اعمال ستون هفتم (مقام ابراهیم خلیل (علیه السلام))

۳- اعمال ستون هفتم (مقام ابراهیم خلیل (علیه السلام)) در فضیلت این ستون احادیث بسیارى وارد شده، از آن جمله: ١ـ «شیخ کلینى» به سند معتبر روایت کرده که امیرمؤمنان (علیه السلام) رو به این ستون نماز مى خواند و نزدیک آن مى ایستاد. ۲ـ در روایت معتبر دیگرى وارد شده که هر شب شصت هزار فرشته از آسمان نازل مى شوند و نزد ستون هفتم نماز مى گزارند. ۳ـ در حدیث معتبر سوّمى از امام صادق (علیه السلام) منقول است که ستون هفتم مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) است. ۴ـ «شیخ کلینى» در «کافى» به سند صحیح از ابواسماعیل سرّاج روایت کرده که معاویة بن وَهَب دست مرا گرفت و گفت: ابوحمزه ثمالى دست مرا گرفت و گفت: اصبغ بن نباته دست مرا گرفت و ستون هفتم را به من نشان داد و گفت: که این ستون، مقام امیرمؤمنان (علیه السلام) است که نزد آن نماز مى خواند و امام حسن (علیه السلام) در نزد ستون پنجم نماز بجا مى آورد و هر زمان امیرمؤمنان (علیه السلام) حضور نداشت امام حسن (علیه السلام) در جاى آن حضرت، نماز مى خواند. در هر حال مقابل این ستون رو به قبله مى ایستى و مى گویى:

بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، وَعَلىٰ مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

به نام خدا و به یارى خدا و بر دین رسول خدا ـ که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد ـ

وَلاٰ اِلـٰهَ اِلَّا اللهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ اَبینٰا آدَمَ وَاُمِّنٰا حَوّٰآءَ،

و معبودى جز خدا نیست، محمّد فرستاده اوست، سلام و درود بر پدرمان آدم و مادرمان حوّا،

اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ هٰابیلَ الْمَقْتُولِ ظُلْماً وَعُدْوٰاناً عَلىٰ مَوٰاهِبِ اللهِ وَرِضْوٰانِهِ،

سلام و درود بر هابیل که از روى ظلم و دشمنى به خاطر نعمت هایى که خدا به او داده و از او خشنود بود، کشته شد،

اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ شَیْثٍ صَفْوَةِ اللهِ الْمُخْتٰارِ الْأَمینِ، وَعَلَى الصَّفْوَةِ الصّٰادِقینَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ الطَّیِّبینَ، اَوَّلِهِمْ وَآخِرِهِمْ،

سلام و درود بر شیث برگزیده خدا و انتخاب شده امانتدار و بر برگزیدگان راست گفتار از نسل پاکش از ابتدا تا انتها،

اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ اِبْرٰهیمَ وَاِسْمٰعیلَ، وَاِسْحٰقَ وَیَعْقُوبَ، وَعَلىٰ ذُرِّیَّتِهِمُ الْمُخْتٰارینَ،

سلام و درود بر ابراهیم و اسماعیل، و اسحاق و یعقوب و بر نسل برگزیده ایشان،

اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ مُوسىٰ کَلیمِ اللهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ عیسىٰ رُوحِ اللهِ،

سلام و درود بر موسى کلیم خدا سلام و درود بر عیسى روح خدا،

اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ خٰاتَمِ النَّبِیّینَ،

سلام و درود بر محمّد بن عبدالله خاتم پیامبران،

اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ عَلِىٍّ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَذُرِّیَّتِهِ الطَّیّبینَ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکٰاتُهُ،

سلام و درود بر امیر مؤمنان و نسل پاکش و رحمت و برکات خدا بر او باد،

اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکُمْ فِى الْأَوَّلینَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکُمْ فِى الْاٰخِرینَ،

سلام و درود بر شما در میان آنها که پیش از این بوده و پس از این خواهند بود،

اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ فٰاطِمَةَ الزَّهْرٰاءِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الْهٰادینَ، شُهَدٰآءِ اللهِ عَلىٰ خَلْقِهِ،

سلام و درود بر فاطمه زهرا، سلام و درود بر پیشوایان هدایت گر و گواهان خدا بر مخلوقاتش،

اَلسَّلاٰمُ عَلَى الرَّقیبِ الشّٰاهِدِ عَلَى الْأُمَمِ لِلهِ رَبِّ الْعٰالَمینَ.

سلام و درود بر مراقب و گواه بر امت ها از جانب پروردگار جهانیان.

بعد از آن نزد آن ستون، چهار رکعت نماز مى خوانى در رکعت اوّل حمد و اِنّا اَنْزَلْناهُ و در رکعت دوم حمد و قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ و در رکعت سوم و چهارم نیز به همین گونه عمل مى کنى و چون نماز به پایان رسید پس از تسبیح حضرت زهرا (علیها السلام) بگو:

اَللّـٰهُمَّ اِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ، فَاِنّى قَدْ اَطَعْتُکَ فِى الْإیمٰانِ مِنّى بِکَ مَنّاً مِنْکَ عَلَىَّ، لاٰ مَنّاً مِنّى عَلَیْکَ،

خدایا اگر نافرمانیت کردم ولى در ایمان به تو اطاعتت نمودم که این منّتى از ناحیه تو بر من است نه منّتى از من بر تو،

وَاَطَعْتُکَ فى اَحَبِّ الْأَشْیٰآءِ لَکَ لَمْ اَتَّخِذْ لَکَ وَلَداً، وَلَمْ اَدْعُ لَکَ شَریکاً،

و در مورد محبوب ترین اشیا نزد تو اطاعتت کردم و براى تو فرزندى نگرفته و شریکى نخواندم

وَقَدْ عَصَیْتُکَ فى اَشْیٰآءَ کَثیرَةٍ عَلىٰ غَیْرِ وَجْهِ الْمُکٰابَرَةِ لَکَ، وَلَا الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِیَّتِکَ، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیَّتِکَ،

و البتّه در بسیارى از امور نافرمانیت کردم ولى از روى گردن کشى و خارج شدن از بندگى و انکار پروردگاریت نبود،

وَلٰکِنِ اتَّبَعْتُ هَوٰاىَ، وَاَزَلَّنِى الشَّیْطٰانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ عَلَىَّ وَالْبَیٰانِ، فَاِنْ تُعَذِّبْنى فَبِذُنُوبى غَیْرُ ظٰالِمٍ لى،

لیکن پیروى هواى نفس کردم و با وجود دلیل و برهان آشکار، شیطان مرا به گناه انداخت، پس اگر مرا عذاب کنى به واسطه گناهان من است و تو ستمى نکرده اى،

وَاِنْ تَعْفُ عَنّى وَتَرْحَمْنى فَبِجُودِکَ وَکَرَمِکَ یٰا کَریمُ،

و اگر از من درگذرى و رحم کنى پس بواسطه بخشش و کرم توست اى (خداى) بزرگوار،

اَللّـٰهُمَّ اِنَّ ذُنُوبى لَمْ یَبْقَ لَهٰا اِلّٰا رَجٰآءُ عَفْوِکَ، وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمٰانِ،

خدایا براى گناهانم چاره اى جز امید به عفوت باقى نمانده، در حالى که من اسباب محرومیّت خود را از پیش فرستاده ام،

فَاَنَا اَسْئَلُکَ اللّـٰهُمَّ مٰا لاٰ اَسْتَوْجِبُهُ، وَاَطْلُبُ مِنْکَ مٰا لاٰ اَسْتَحِقُّهُ،

پس خدایا چیزى را که شایسته اش نیستم از تو مى خواهم و چیزى را که سزاوارش نیستم از تو مى طلبم،

اَللّـٰهُمَّ اِنْ تُعَذِّبْنى فَبِذُنُوبى، وَلَمْ تَظْلِمْنى شَیْئاً، وَاِنْ تَغْفِرْ لى، فَخَیْرُ رٰاحِمٍ اَنْتَ یٰا سَیِّدى،

خدایا اگر مرا عذاب کنى پس به واسطه گناهان من است و به من ظلمى نکرده اى و اگر مرا ببخشى پس تو بهترین رحم کننده اى اى آقا و سرور من،

اَللّـٰهُمَّ اَنْتَ اَنْتَ، وَاَنَا اَنَا، اَنْتَ الْعَوّٰادُ بِالْمَغْفِرَةِ، وَاَنَا الْعَوّٰادُ بِالذُّنُوبِ،

خدایا تو آنى و من همان، تویى پیوسته آمرزنده و منم همواره گناهکار،

وَاَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ، وَاَنَا الْعَوّٰادُ بِالْجَهْلِ،

تویى احسان کننده به حلم و منم پیوسته در جهل و نادانى،

اَللّـٰهُمَّ فَاِنّى اَسْئَلُکَ یٰا کَنْزَ الضُّعَفٰاءِ، یٰا عَظیمَ الرَّجٰآءِ، یٰا مُنْقِذَ الْغَرْقىٰ،

خدایا من از تو مى خواهم اى گنج ضعیفان، اى امید بزرگ، اى نجات دهنده غریقان،

یٰا مُنْجِىَ الْهَلْکىٰ، یٰا مُمیتَ الْأَحْیٰآءِ، یٰا مُحْیِىَ الْمَوْتىٰ،

اى رهاننده محکومان به فنا، اى میراننده زندگان، اى زنده کننده مردگان،

اَنْتَ اللهُ لاٰ اِلـٰهَ اِلَّا اَنْتَ، اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَکَ شُعٰاعُ الشَّمْسِ وَدَوِىُّ الْمٰآءِ،

تویى خدایى که معبودى جز تو نیست، تویى (خدایى) که تعظیم کرد در برابرت نور خورشید و خروش آب،

وَحَفیفُ الشَّجَرِ، وَنُورُ الْقَمَرِ، وَظُلْمَةُ اللَّیْلِ وَضَوْءُ النَّهٰارِ، وَخَفَقٰانُ الطَّیْرِ،

صداى برگ هاى درخت در هنگام وزیدن باد و روشنایى ماه و تاریکى شب، و روشنایى روز، و صداى بال زدن پرنده،

فَاَسْئَلُکَ اللّـٰهُمَّ یٰا عَظیمُ بِحَقِّکَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصّٰادِقینَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصّٰادِقینَ عَلَیْکَ،

پس از تو مى خواهم اى خداى بزرگوار به حقّت بر محمّد و خاندان راست گفتارش، به حقّ محمّد و خاندان راست گفتارش بر تو

وَبِحَقِّکَ عَلىٰ عَلِىٍّ، وَبِحَقِّ عَلِىٍّ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلىٰ فٰاطِمَةَ، وَبِحَقِّ فٰاطِمَةَ عَلَیْکَ،

و به حق تو بر على و به حقّ على بر تو و به حقّ تو بر فاطمه و به حقّ فاطمه بر تو،

وَبِحَقِّکَ عَلَى الْحَسَنِ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَبِحَقِّ الْحُسَیْنِ عَلَیْکَ،

و به حق تو بر حسن و به حق حسن بر تو و به حق تو بر حسین و به حق حسین بر تو،

فَاِنَّ حُقُوقَهُمْ عَلَیْکَ مِنْ اَفْضَلِ اِنْعٰامِکَ عَلَیْهِمْ،

که همانا حقّ آنان بر تو از بهترین نعمت هاى تو به آنهاست

وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکَ عِنْدَهُمْ، وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَهُمْ عِنْدَکَ،

و به شأن و منزلت تو نزد آنان و جایگاه آنها نزد تو،

صَلِّ عَلَیْهِمْ یٰا رَبِّ صَلاٰةً دٰائِمَةً مُنْتَهىٰ رِضٰاکَ،

اى پروردگار من بر آنها درودى همیشگى فرست که نهایت آن خشنودى تو باشد،

وَاغْفِرْ لى بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتى بَیْنى وَبَیْنَکَ، وَأرْضِ عَنِّى خَلْقَکَ،

و به واسطه آنها گناهانى که بین من و تو واقع شده (و فقط تو از آن آگاهى) بیامرز و مخلوقاتت را (از من) خشنود گردان

وَاَتْمِمْ عَلَىَّ نِعْمَتَکَ، کَمٰا اَتْمَمْتَهٰا عَلىٰ آبٰائى مِنْ قَبْلُ،

و نعمت هایت را بر من تمام گردان، همان گونه که پیش از این آن نعمتها را بر پدرانم تمام کردى،

وَلاٰ تَجْعَلْ لِأَحَدٍ مِنَ الْمَخْلُوقینَ عَلَىَّ فیهَا امْتِنٰاناً،

و منّت کسى از مخلوقاتت را در این مورد بر من قرار مده،

وَامْنُنْ عَلَىَّ کَمٰا مَنَنْتَ عَلىٰ آبٰائى مِنْ قَبْلُ، یٰا کٰهٰیٰعص،

و بر من منّت گذار همان گونه که بر پدرانم پیش از این منّت گذاشتى، اى «کهیعص»،

اَللّـٰهُمَّ کَمٰا صَلَّیْتَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، فَاسْتَجِبْ لى دُعٰآئى فیـمٰا سَئَلْتُ، یٰا کَریمُ یٰا کَریمُ یٰا کَریمُ

اى خدا همان گونه که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستادى، دعایم را در آنچه از تو خواستم اجابت کن، اى بزرگوار اى بـزرگـوار اى بزرگوار

سپس به سجده برو و در سجده بگو:

یٰا مَنْ یَقْدِرُ عَلىٰ حَوٰآئِجِ السّٰآئِلینَ، وَیَعْلَمُ مٰا فى ضَمیرِ الصّٰامِتینَ،

اى کسى که بر اجابت خواسته هاى سؤال کنندگان توانایى و آنچه در دلِ لب فرو بستگان است مى دانى،

یٰا مَنْ لاٰ یَحْتٰاجُ اِلَى التَّفْسیرِ، یٰا مَنْ یَعْلَمُ خٰائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمٰا تُخْفِى الصُّدُورُ،

اى کسى که به تفسیر و توضیح نیاز ندارى، اى کسى که خیانت چشم ها و آنچه در سینه ها مخفى است را مى دانى،

یٰا مَنْ اَنْزَلَ الْعَذٰابَ عَلىٰ قَوْمِ یُونُسَ وَهُوَ یُریدُ اَنْ یُعَذِّبَهُمْ، فَدَعَوْهُ وَتَضَرَّعُوا اِلَیْهِ فَکَشَفَ عَنْهُمُ الْعَذٰابَ، وَمَتَّعَهُمْ اِلىٰ حینٍ،

اى کسى که عذاب را بر قوم یونس نازل کرد، وقتى که مى خواست آنها عذاب شوند سپس دعا کرده و به درگاهش گریه و زارى کردند پس عذاب را از آنها برطرف کرد و تا مدّتى آنها را (از حیات) بهره مند ساخت،

قَدْ تَرىٰ مَکٰانى، وَتَسْمَعُ دُعٰآئى، وَتَعْلَمُ سِرّى وَعَلاٰنِیَتى وَحٰالى،

تو جایگاهم را مى بینى و دعایم را مى شنوى، و نهان و آشکار و حال مرا مى دانى،

صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاکْفِنى مٰا اَهَمَّنى مِنْ اَمْرِ دینى وَدُنْیٰاىَ وَآخِرَتى

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و آنچه که از امور دین و دنیا و آخرت مرا غمگین ساخته، کفایت کن

آنگاه هفتاد مرتبه بگو:

یٰا سَیِّدى

اى آقا و سرور من

سپس سر از سجده بردار و بگو:

یٰا رَبِّ اَسْئَلُکَ بَرَکةَ هٰذَا الْمَوْضِعِ وَبَرَکَةَ اَهْلِهِ،

اى پروردگار من از تو برکت این مکان واهلش را خواهانم

وَاَسْئَلُکَ اَنْ تَرْزُقَنى مِنْ رِزْقِکَ رِزْقاً حَلاٰلاً طَیِّباً، تَسُوقُهُ اِلَىَّ بِحَوْلِکَ وَقُوَّتِکَ، وَاَنَا خٰآئِضٌ فى عٰافِیَةٍ یٰا اَرْحَمَ الرّٰاحِمینَ.

و از تو روزى حلال و پاکیزه ات را مى خواهم که به پناه و قدرتت به سویم فرستى در حالى که من در صحّت و سلامتى غوطه ورم اى مهــربـانترین مهربانــان.

یادآورى: در حدیثى از ابوحمزه ثمالى نقل شده: روزى در مسجد کوفه نشسته بودم که شخص خوشرو، خوشبو و پاک جامه اى وارد مسجد شد و نزد ستون هفتم ایستاد و براى نماز تکبیر گفت، تکبیرى که از شنیدن آن، مو بر بدن من راست شد، آنگاه چهار رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) بجاى آورد و این دعا را خواند:

اِلـٰهى اِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ، فَقَدْ اَطَعْتُکَ فى اَحَبِّ الْأَشْیٰآءِ اِلَیْکَ، لَمْ اَتَّخِذْ لَکَ وَلَداً، وَلَمْ اَدْعُ لَکَ شَریکاً،

خدایا اگر نافرمانیت کردم امّا در محبوب ترین اشیا نزد تو اطاعتت نمودم و براى تو فرزندى نگرفته و شریکى نخواندم،

وَقَدْ عَصیتُکَ فى اَشْیٰآءَ کَثیرَةٍ عَلىٰ غَیْرِ وَجْهِ الْمُکٰابَرَةِ لَکَ، وَلَا الْإِسْتِکْبٰارِ عَنْ عِبٰادَتِکَ،

و البتّه در بسیارى از امور تو را نافرمانى کردم ولى از روى گردن کشى و روى گرداندن از عبادت

وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیَّتِکَ، وَلَا الْخُرُوجِ عَنِ الْعُبُودِیَّةِ لَکَ،

و انکار پروردگارى و خارج شدن از بندگى ات نبود،

وَلٰکِنِ اتَّبَعْتُ هَوٰاىَ، وَاَزَلَّنِى الشَّیْطٰانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ وَالْبَیٰانِ،

لیکن پیروى هواى نفس کردم، و با وجود دلیل و برهان آشکار، شیطان مرا به گناه انداخت،

فَاِنْ تُعَذِّبْنى فَبِذُنُوبى غَیْرُ ظٰالِمٍ اَنْتَ لى، وَاِنْ تَعْفُ عَنّى وَتَرْحَمْنى فَبِجُودِکَ وَکَرَمِکَ یٰا کَریمُ.

پس اگر مرا عذاب کنى به واسطه گناهان من است و تو ستمى نکرده اى و اگر از من درگذرى و رحم کنى پس بواسطه بخشش و کرم توست اى (خداى) بزرگوار.

سپس به سجده رفت و مکرّر «یا کَریمُ» گفت. آنگاه چنین گفت: یا مَنْ یَقْدِرُ عَلى حَوائِجِ السّائِلینَ... تا آخر دعایى که در صفحه قبل آمد (و به آخرتى ختم مى شود). آنگاه هفتاد مرتبه یا سیّدى گفت. هنگامى که سر از سجده برداشت خوب نگاه کردم دیدم حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) است، دست راستش را بوسیدم و عرض کردم براى چه این جا آمدید؟ فرمود: براى همین اعمال که دیدید.