اعمال مسجد «زید»

اعمال مسجد «زيد»: در بعضى از روایات از على بن ابراهیم از پدرش این چنین آمده است: او (حضرت خضر (علیه السلام)) پس از خروج از مسجد سهله وارد مسجد کوچکى (نزدیک مسجد سهله) شد و با سکینه و وقار دو رکعت نماز در آن بجاى آورد و سپس دو دستش را گشود و عرضه داشت:

اِلـٰهى قَدْ مَدَّ اِلَیْکَ الْخٰاطِئُ الْمُذْنِبُ یَدَیْهِ بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِکَ،

خدایا خطاکار گناهکار به واسطه حسن ظنّش به تو، دستانش را به درگاهت بلند کرده،

اِلـٰهى قَدْ جَلَسَ الْمُسیىءُ بَیْنَ یَدَیْکَ، مُقِرّاً لَکَ بِسُوءِ عَمَلِهِ، وَرٰاجِیاً مِنْکَ الصَّفْحَ عَنْ زَلَـلِه،

خدایا بنده بدکار در مقابلت نشسته، درحالى که به بدى کردارش اقرار داشته و از تو امید بخشش خطاهایش را دارد،

اِلـٰهى قَدْ رَفَعَ اِلَیْکَ الظّٰالِمُ کَفَّیْهِ، رٰاجِیاً لِمٰا لَدَیْکَ، فَلاٰ تُخَیِّبْهُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ فَضْلِکَ،

خدایا بنده اى که به خود ظلم کرده دستهایش را به درگاهت بلند کرده در حالى که به آنچه نزد توست امیدوار است، پس به رحمتت او را از فضل و احسانت ناامید مکن،

اِلـٰهى قَدْ جَثَا الْعٰآئِدُ اِلـَى الْمَعٰاصى بَیْنَ یَدَیْکَ، خٰآئِفاً مِنْ یَوْمٍ تَجْثُو فیهِ الْخَلاٰئِقُ بَیْنَ یَدَیْکَ،

خدایا بازگشت کننده به گناهان در مقابلت زانو زده درحالى که از روز زانو زدن مخلوقات در برابرت ترسان است،

اِلـٰهى جٰآءَکَ الْعَبْدُ الْخٰاطِئُ فَزِعاً مُشْفِقاً، وَرَفَعَ اِلَیْکَ طَرْفَهُ حَذِراً رٰاجِیاً،

خدایا بنده خطاکار، هراسان و نگران به سویت آمده و درحال پرهیز و امید، نگاهش را به سوى تو دوخته است،

وَفٰاضَتْ عَبْرَتُهُ مُسْتَغْفِراً نٰادِماً، وَعِزَّتِکَ وَجَلاٰلِکَ مٰا اَرَدْتُ بِمَعْصِیَتى مُخٰالَفَتَکَ،

و توبه کنان و پشیمان اشکش جارى است، به عزّت و جلالت سوگند با گناهم قصد مخالفت تو را نداشته ام،

وَمٰا عَصَیْتُکَ اِذْ عَصَیْتُکَ وَاَنَا بِکَ جٰاهِلٌ، وَلاٰ لِعُقُوبَتِکَ مُتَعَرِّضٌ، وَلاٰ لِنَظَرِکَ مُسْتَخِفٌّ،

و نافرمانیم نه به خاطر جهلم به ذات تو و نه به جهت اعتراض به کیفر تو و نه سبک شمردن رأى و نظر تو است،

وَلـٰکِنْ سَوَّلَتْ لى نَفْسى، وَاَعٰانَتْنى عَلىٰ ذٰلِکَ شِقْوَتى، وَغَرَّنى سِتْرُکَ الْمُرْخىٰ عَلَىَّ،

بلکه هواى نفسم این کار را در نظرم جلوه داد و بدبختیم نیز بر آن کمک کرد، و پرده پوشیت بر من مرا (به انجام گناه) مغرور ساخت،

فَمِنَ الْاٰنَ مِنْ عَذٰابِکَ مَنْ یَسْتَنْقِذُنى، وَبَحَبْلِ مَنْ اَعْتَصِمُ اِنْ قَطَعْتَ حَبْلَکَ عَنّى،

پس اکنون چه کسى مرا از عذابت نجات مى دهد، و اگر ریسمان (نجاتت را) از من قطع کنى به ریسمان چه کسى چنگ زنم،

فَیٰا سَوْاَتٰاهُ غَداً مِنَ الْوُقُوفِ بَیْنَ یَدَیْکَ، اِذٰا قیلَ لِلْمُخِفّینَ جُوزُوا، وَلِلْمُثْقِلینَ حُطُّوا، اَفَمَعَ الْمُخِفّینَ اَجُوزُ، اَمْ مَعَ الْمُثْقِلینَ اَحُطُّ،

پس واى از رسوایى ایستادن در پیشگاهت در فرداى قیامت، آن گاه که به سبکباران گفته مى شود بگذرید و به سنگین باران گفته مى شود فرود آیید، آیا با سبکباران بگذرم یا با سنگین باران فرود آیم؟،

وَیْلى کُلَّمٰا کَبُرَ سِنّى کَثُرَتْ ذُنُوبى، وَیْلى کُلَّمٰا طٰالَ عُمْرى کَثُرَتْ مَعٰاصِىَّ،

واى بر من هر چه سنّم زیاد مى شود گناهانم بیشتر مى گردد، واى بر من هر چه عمرم طولانى مى شود نافرمانیم بیشتر مى گردد،

فَکَمْ اَتُوبُ وَکَمْ اَعُودُ، اَمٰا آنَ لى اَنْ اَسَتَحْیِىَ مِنْ رَبّى،

پس چقدر توبه کنم و بازگردم؟! آیا وقت آن نرسیده که از پروردگارم شرم کنم؟

اَللّـٰهُمَ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اِغْفِرْ لى وَارْحَمْنى، یٰا اَرْحَمَ الرّٰاحِمینَ، وَخَیْرَ الْغٰافِرینَ

خدایا، پس به حق محمّد و خاندان پاکش مرا ببخش و بر من رحم کن، اى مهربان ترین مهربانان و بهترین آمرزندگان.

سپس گریه کرد و طرف راست صورتش را بر سجده گاه گذاشت وگفت:

اِرْحَمْ مَنْ اَسٰآءَ وَاقْتَرَفَ وَاسْتَکٰانَ وَاَعْتَرَفَ

بر بنده اى که بدى و جنایت کرده و درمانده شده و (به گناهش) معترف است رحم کن

آنگاه طرف چپ صورت را و گفت:

عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ، فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ یٰا کَریمُ.

گناه بنده ات بزرگ است ولى عفو و گذشت از ناحیه تو نیکوست اى بزرگوار.

سپس خارج شد و درباره این مکان از او پرسیدیم، جواب داد:این مکان مسجد «زید بن صوحان» از اصحاب على بن ابى طالب (علیه السلام) است و آنچه بجا آوردم دعا و تهجّد او بود. سپس از ما غائب شد. یادآورى: مرحوم «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» مى گوید: آنگاه به سجده برو و صد مرتبه بگو: «العفو العفو».