زیارت صفوان جمّال
۳- زیارت صفوان جمّال سیف بن عمیره مى گوید: با صفوان جمّال و جماعتى از یاران، به سوى نجف بیرون رفتیم و امیرمؤمنان (علیه السلام) را زیارت کردیم; وقتى از زیارت فارغ شدیم صفوان را دیدیم که روى به سوى قبر امام حسین (علیه السلام) کرد و گفت: اکنون از همین مکان از بالاى سر امیرمؤمنان (علیه السلام)، حسین بن على (علیه السلام) را زیارت مى کنیم. سپس توضیح داد که با مولایم امام جعفر صادق (علیه السلام) وارد نجف شدیم. آن حضرت پس از زیارت امیرمؤمنان (علیه السلام)، همین زیارت و نماز و دعایى را خواند که من الآن مى خواهم بجا آورم، آنگاه به من فرمود: اى صفوان! این زیارت را حفظ کن و این دعا را بخوان و همیشه امیرمؤمنان (علیه السلام) و حسین بن على (علیه السلام)
را این گونه زیارت کن که من از جانب خدا ضامنم که هر کس این زیارت و این دعا را از دور یا نزدیک بخواند زیارتش مقبول، سعیش مشکور، سلامش واصل و حاجتش ـ هر چه باشد ـ حاصل مى گردد و خداوند جواب او را مى دهد... زیارت چنین است: مقابل قبر آن حضرت مى ایستى و مى گویى:
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا رَسُولَ اللهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا صَفْوَةَ اللهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا اَمینَ اللهِ،
سلام بر تو اى فرستاده خدا، سلام بر تو اى برگزیده خدا، سلام بر تو اى امین خدا،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ مَنِ اصْطَفٰاهُ اللهُ، وَاخْتَصَّهُ وَاخْتٰارَهُ مِنْ بَرِیَّتِهِ،
سلام بر کسى که خدا او را برگزیده و مخصوصش گردانید و از میان مخلوقاتش او را اختیار کرد،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا خَلیلَ اللهِ مٰا دَجَى اللَّیْلُ وَغَسَقَ، وَاَضٰاءَ النَّهٰارُ وَاَشْرَقَ،
سلام بر تو اى خلیل خدا مادامى که شب فرا رسد و تاریکتر شود و روز روشن شود و روشنتر گردد،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ مٰا صَمَتَ صٰامِتٌ، وَنَطَقَ نٰاطِقٌ، وَذَرَّ شٰارِقٌ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
سلام بر تو مادامى که سکوت کنندگان خاموش و گویندگان سخن مى رانند و خورشید مى تابد، و رحمت و برکات خدا بر تو باد،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ مَوْلاٰنٰا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِىِّ بْنِ اَبی طٰالِب، صٰاحِبِ السَّوٰابِقِ وَالْمَنٰاقِبِ وَالنَّجْدَةِ،
سلام بر مولاى ما امیر مؤمنان على بن ابیطالب، (آن بزرگ مرد) داراى پیشینه نیکو و فضایل و مردانگیها
وَمُبیدِ الْکَتٰائِبِ، اَلشَّدیدِ الْبَاْسِ، اَلْعَظیمِ الْمِرٰاسِ،اَلْمَکینِ الْأَسٰاسِ،
و نابودکننده لشکرها (ى کفر) و سرسخت در نبرد، پهلوانِ بزرگ ثابت قدم،
سٰاقِى الْمُؤْمِنینَ بِالْکَاْسِ مِنْ حَوْضِ الرَّسُولِ الْمَکینِ الْأَمینِ،
سیراب کننده مؤمنان با جامى از حوض رسولِ صاحب منزلت و امین،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ صٰاحِبِ النُّهىٰ، وَالْفَضْلِ وَالطَّوٰائِلِ، وَالْمَکْرُمٰاتِ وَالنَّوٰائِلِ،
سلام بر صاحب خرد و فضیلت و بخششها و جوانمردى ها و عطاها،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ فٰارِسِ الْمُؤْمِنینَ، وَلَیْثِ الْمُوَحِّدینَ، وَقٰاتِلِ الْمُشْرِکینَ، وَوَصِىِّ رَسُولِ رَبِّ الْعٰالَمینَ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
سلام بر تک سوار دلیر مؤمنان و شیرمرد یگانه پرستان و قاتل مشرکان و جانشین فرستاده پروردگار جهانیان، و رحمت و برکات خدا بر تو باد،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ مَنْ اَیَّدَهُ اللهُ بِجَبْرَئیلَ، وَاَعٰانَهُ بِمیکٰائیلَ، وَاَزْلَفَهُ فِى الدّٰارَیْنِ،
سلام بر کسى که خداوند او را با جبرئیل تأیید نموده و با میکائیل یارى فرمود و او را در دو جهان مقرّب ساخت،
وَحَبٰاهُ بِکُلِّ مٰا تَقِرُّ بِهِ الْعَیْنُ، وَصَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَعَلىٰ آلِهِ الطّٰاهِرینَ،
و آنچه مایه چشم روشنى است به او عنایت فرمود، و درود خدا بر او و خاندان پاکش،
وَعَلىٰ اَوْلاٰدِهِ الْمُنْتَجَبینَ، وَعَلَى الْأَئِمَّةِ الرّٰاشِدینَ،
و بر فرزندان برگزیده اش و بر امامان هدایتگر (از نسل او)،
اَلَّذینَ اَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ، وَفَرَضُوا عَلَیْنٰا الصَّلَوٰاتِ،
آنان که امر به معروف نموده و نهى از منکر کردند و نماز را بر ما واجب نموده
وَ اَمَرُوا بِایتٰآءِ الزَّکاةِ، وَعَرَّفُونٰا صِیٰامَ شَهْرِ رَمَضٰانَ، وَقِرٰائَةَ الْقُرْآنِ،
و به پرداخت زکات فرمان دادند و روزه ماه رمضان و تلاوت قرآن را به ما شناساندند،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، وَیَعْسُوبَ الدّینِ، وَقٰآئِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا بٰابَ اللهِ،
سلام بر تو اى امیرمؤمنان و پیشواى دین، و پیشواى روسفیدان، سلام بر تو اى درگاه (رسیدن به) خدا،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا عَیْنَ اللهِ النّٰاظِرَةَ، وَیَدَهُ الْبٰاسِطَةَ، وَاُذُنَهُ الْوٰاعِیَةَ، وَحِکْمَتَهُ الْبٰالِغَةَ، وَنِعْمَتَهُ السّٰابِغَةَ،
سلام بر تو اى دیده بیناى خدا و دستهاى گشوده اش و گوش شنوایش و دانش و حکمت رسایش، و نعمت فراوانش،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ قَسیمِ الْجَنَّةِ وَالنّٰارِ، اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ نِعْمَةِ اللهِ عَلَى الْأَبْرٰارِ، وَنِقْمَتِهِ عَلَى الْفُجّٰارِ،
سلام بر تقسیم کننده بهشت و دوزخ، سلام بر نعمت خدا بر نیکوکاران، و عذاب خدا بر بدکاران،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ سَیِّدِ الْمُتَّقینَ الْأَخْیٰارِ،
سلام بر آقا و سرور پرهیزکاران برگزیده،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ اَخى رَسُولِ اللهِ، وَابْنِ عَمِّهِ وَزَوْجِ ابْنَتِهِ، وَالْمَخْلُوقِ مِنْ طینَتِهِ،
سلام بر برادر رسول خدا، و پسر عمو و همسر دخترش، و آفریده شده از سرشت و طینتش،
اَلسَّلاٰمُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدیمِ، وَالْفَرْعِ الْکَریمِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَى الثَّمَرِ الْجَنِىِّ،
سلام بر ریشه قدیم (ایمان) و شاخه با ارزش آن، سلام بر میوه آماده (این شجره الهى)
اَلسَّلامُ عَلىٰ اَبِى الْحَسَنِ عَلِىٍّ، اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ شَجَرَةِ طُوبىٰ، وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهىٰ،
سلام بر ابوالحسن على، سلام بر درخت طوبى و سدرة المنتهى (درختان بهشتى)،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ، وَنُوحٍ نَبِىِّ اللهِ، وَاِبْراهیمَ خَلیلِ اللهِ،
سلام بر آدم برگزیده خدا، و نوح پیامبر خدا، و ابراهیم خلیل خدا،
وَمُوسىٰ کَلیمِ اللهِ، وَعیسىٰ رُوحِ اللهِ، وَمُحَمَّدٍ حَبیبِ اللهِ،
و موسى هم صحبت خدا، و عیسى روح خدا، و محمّد محبوب خدا،
وَمَنْ بَیْنَهُمْ مِنَ النَّبِیّینَ، وَالصِّدّیقینَ، وَالشُّهَدٰآءِ وَالصّٰالِحینَ، وَحَسُنَ اُولٰئِکَ رَفیقاً،
و بر پیامبرانى که در بین آنها مبعوث شدند و بر راستگویان، و شهیدان و صالحان، که نیکو رفیقانى هستند،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ نُورِ الْأَنْوٰارِ، وَسَلیلِ الْأَطْهٰارِ، وَعَنٰاصِرِ الْأَخْیٰارِ،
سلام بر نور همه نورها، و نژاد پاکان، و افراد برگزیده،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ والِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهٰارِ، اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ حَبْلِ اللهِ الْمَتینِ، وَجَنْبِهِ الْمَکینِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکٰاتُهُ،
سلام بر پدر امامان پاک، سلام بر ریسمان محکم خدا، و مدافع پابرجایش، و رحمت و برکات خدا بر او باد،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ اَمینِ اللهِ فى اَرْضِهِ وَخَلیفَتِهِ، وَالْحٰاکِمِ بِاَمْرِهِ، وَالْقَیِّمِ بِدینِهِ،
سلام بر امین و جانشین خدا در زمین، و حکم کننده به فرمانش و بپادارنده دین
وَالنّٰاطِقِ بِحِکْمَتِهِ، وَالْعٰامِلِ بِکِتابِهِ، اَخِ الرَّسُولِ، وَزَوْجِ الْبَتُولِ، وَسَیْفِ اللهِ الْمَسْلُولِ،
و گویا به حکمتش و عمل کننده به کتابش، برادر رسول خدا و همسر بتول و شمشیر برکشیده خدا،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ صٰاحِبِ الدَّلاٰلاٰتِ، وَالْاٰیٰاتِ الْبٰاهِرٰاتِ، وَالْمُعْجِزٰاتِ الْقٰاهِرٰاتِ، وَالْمُنْجى مِنَ الْهَلَکٰاتِ،
سلام بر صاحب دلیلها و نشانه هاى آشکار، و معجزه هاى کوبنده و نجات بخش از نابودیها،
اَلَّذى ذَکَرَهُ اللهُ فى مُحْکَمِ الْاٰیٰاتِ، فَقالَ تَعٰالىٰ وَاِنَّهُ فى اُمِّ الْکِتٰابِ لَدَیْنٰا لَعَلِىٌّ حَکیمٌ،
کسى که خدا او را در آیات محکم قرآن ذکر نموده و فرموده است: و آن در امّ الکتاب [= لوح محفوظ] نزد ما بلندپایه و استوار است،
اَلسَّلاٰمُ عَلَى اسْمِ اللهِ الرَّضى، وَوَجْهِهِ الْمُضیىءِ، وَجَنْبِهِ الْعَلِىِّ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکٰاتُهُ،
سلام بر نام پسندیده خدا و چهره نورانى و مدافع برترش و رحمت و برکات خدا بر او باد،
اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ حُجَجِ اللهِ وَاَوْصِیٰآئِهِ، وَخٰآصَّةِ اللهِ وَاَصْفِیٰآئِهِ، وَخٰالِصَتِهِ وَاُمَنٰآئِهِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکٰاتُهُ،
سلام بر حجّتها و اوصیاى خدا و خاصّان و برگزیدگانش و بندگان خالص و امانتدارش، و رحمت و برکات خدا بر او باد،
قَصَدْتُکَ یٰا مَوْلاٰىَ یٰا اَمینَ اللهِ وَحُجَّتَهُ، زٰائِراً عٰارِفاً بِحَقِّکَ،
تو را قصد نمودم اى مولاى من اى امین و حجّت خدا، در حالى که زائر تو و آشنا به حقّ توأم،
مُوٰالِیاً لِأَوْلِیٰآئِکَ، مُعٰادِیاً لِأَعْدٰآئِکَ، مُتَقَرِّباً اِلَى اللهِ بِزِیٰارَتِکَ،
دوستدار دوستانت و دشمن دشمنانت هستم، و با زیارت تو به خدا تقرّب مى جویم،
فَاشْفَعْ لى عِنْدَ اللهِ رَبّى وَرَبِّکَ، فى خَلاٰصِ رَقَبَـتى مِنَ النّٰارِ، وَقَضٰآءِ حَوٰآئِجى حَوٰآئِجِ الدُّنْیٰا وَالْاٰخِرَةِ
پس در نزد خدایى که پروردگار من و توست شفاعتم کن، در آزادیم از آتش دوزخ و برآورده شدن حاجتهاى دنیوى و اخرویم.
سپس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
سَلاٰمُ اللهِ وَسَلاٰمُ مَلآٰئِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْمُسَلِّمینَ لَکَ بِقُلُوبِهِمْ یٰا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ،
سلام خدا و فرشتگان مقرّبش و درود فرستندگان از دل و جان بر تو اى امیر مؤمنان
وَالنّٰاطِقینَ بِفَضْلِکَ، وَالشّٰاهِدینَ عَلىٰ اَنَّکَ صٰادِقٌ اَمینٌ صِدِّیْقٌ، عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکٰاتُهُ،
و گویندگان فضلت، و گواهان بر راستگویى و امانتدارى و صداقتت (سلام تمامى آنان) و رحمت و برکات خدا بر تو باد.
وَاَشْهَدُ اَنَّکَ طُهْرٌ طٰاهِرٌ مُطَهَّرٌ، مِنْ طُهْرٍ طٰاهِرٍ مُطَهَّرٍ،
و گواهى مى دهم که تو پاک و پاکیزه و پاک شده، از (نسلى) پاک و پاکیزه و پاک شده اى،
اَشْهَدُ لَکَ یٰا وَلِىَّ اللهِ وَوَلِىَّ رَسُولِهِ بِالْبَلاٰغِ وَالْأَدٰاءِ،
گواهى مى دهم که تو اى ولىّ خدا و ولىّ رسولش ابلاغ رسالت کرده و اداى امانت نمودى،
وَاَشْهَدُ اَنَّکَ جَنْبُ اللهِ وَبٰابُهُ، وَاَنَّکَ حَبیبُ اللهِ وَوَجْهُهُ الَّذى یُؤْتىٰ مِنْهُ،
و گواهى مى دهم که تو مدافع خدا و درگاه رسیدن به او هستى، و تو محبوب خدا و وجه اللهى که از آن طریق به سویش روند،
وَاَنَّکَ سَبیلُ اللهِ، وَاَنَّکَ عَبْدُ اللهِ وَاَخُو رَسُولِهِ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،
و تویى راه رسیدن به خدا و تویى بنده خدا و برادر رسولش ـ که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد ـ
اَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً اِلَى اللهِ عَزَّ وَجَلَّ بِزِیٰارَتِکَ، رٰاغِباً اِلَیْکَ فِى الشِّفٰاعَةِ،
به درگاهت آمده ام در حالى که با زیارتت به خداوند عزیز و گرامى تقرّب مى جویم، و امید به شفاعتت دارم،
اَبْتَغى بِشَفٰاعَتِکَ خَلاٰصَ رَقَبَتى مِنَ النّٰارِ، وَمُتَعَوِّذاً بِکَ مِنَ النّٰارِ،
و با شفاعتت رهاییم از آتش دوزخ را مى طلبم و از آتش دوزخ به تو پناهنده ام،
هٰارِباً مِنْ ذُنُوبِىَ الَّتِى احْتَطَبْتُهٰا عَلىٰ ظَهْرى، فَزِعاً اِلَیْکَ رَجٰآءَ رَحْمَةِ رَبّى،
و از گناهانى که پشتم را سنگین کرده گریزانم، به امید رسیدن به رحمت پروردگارم به تو متوسّل شده ام،
اَتَیْتُکَ اَسْتَشْفِعُ بِکَ یٰا مَوْلاٰىَ، وَاَتَقَرَّبُ بِکَ اِلَى اللهِ لِیَقْضِىَ بِکَ حَوٰآئِجى،
به درگاهت آمده ام تا شفاعتت را بطلبم اى مولاى من، و به واسطه تو به خدا تقرّب مى جویم تا حاجتهایم را برآورد،
فَاشْفَعْ لى یٰا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اِلَى اللهِ، فَاِنّى عَبْدُ اللهِ وَمَوْلاٰکَ وَزٰائِرُکَ،
پس اى امیر مؤمنان به درگاه خدا شفیعم باش، زیرا من بنده خدا و غلام و زائر توام،
وَلَکَ عِنْدَ اللهِ الْمَقٰامُ الْمَحْمُودُ، وَالْجٰاهُ الْعَظیمُ، وَالشَّأْنُ الْکَبیرُ، وَالشَّفٰاعَةُ الْمَقْبُولَةُ،
و تو در نزد خدا مقامى ستوده و جایگاهى باعظمت و شأنى بزرگ و شفاعتى پذیرفته شده دارى،
اَللّـٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَلِّ عَلىٰ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَبْدِکَ الْمُرْتَضىٰ،
خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان پاکش و درود فرست بر امیرمؤمنان بنده پسندیده ات
وَاَمینِکَ الْأَوْفىٰ، وَعُرْوَتِکَ الْوُثْقىٰ، وَیَدِکَ الْعُلْیٰا، وَجَنْبِکَ الْأَعْلىٰ،
و امین وفادارت و ریسمان محکمت و دست بلندت و حامى برترت
وَکَلِمَتِکَ الْحُسْنىٰ، وَحُجَّتِکَ عَلَى الْوَرىٰ، وَصِدّیقِکَ الْأَکْبَرِ،
و سخن نیکویت و حجّتت بر خلق و بزرگترین راستگویت
وَسَیِّدِ الْأَوْصِیٰآءِ، وَرُکْنِ الْأَوْلِیٰآءِ، وَعِمٰادِ الْأَصْفِیٰآءِ،
و سرور اوصیا و تکیه گاه دوستان و برگزیدگان،
اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَیَعْسُوبِ الدّینِ، وَقُدْوَةِ الصّٰالِحینَ، وَاِمٰامِ الْمُخْلِصینَ،
امیر مؤمنان و رئیس مذهب و پیشواى شایستگان و امام مخلصان،
وَالْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ، اَلْمُهَذَّبِ مِنَ الزَّلَلِ، اَلْمُطَهَّرِ مِنَ الْعَیْبِ، اَلْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّیْبِ،
و معصوم از خطا و پاک از لغزش و پاکیزه از هر عیب، و مبرّا از شک و تردید
اَخى نَبِیِّکَ، وَوَصِىِّ رَسُولِکَ، اَلْبٰآئِتِ عَلىٰ فِرٰاشِهِ، وَالْمُوٰاسى لَهُ بِنَفْسِهِ،
و برادر پیامبر و جانشین فرستاده ات، آن که بر بستر پیامبرت خوابید و با جان خویش او را یارى کرد،
وَکٰاشِفِ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ، اَلَّذى جَعَلْتَهُ سَیْفاً لِنُبُوَّتِهِ، وَآیَةً لِرِسٰالَتِهِ،
و اندوه را از چهره اش برطرف کرد، کسى که او را شمشیرى براى یارى پیامبریش قرار دادى و نشانه اى براى رسالتش
وَشٰاهِداً عَلىٰ اُمَّتِهِ، وَدِلاٰلَةً لِحُجَّتِهِ، وَحٰامِلاً لِرٰایَتِهِ، وَوِقٰایَةً لِمُهْجَتِهِ،
و گواهى بر امّتش و راهنمایى براى حجّتش و حمل کننده پرچمش و حافظ جانش،
وَهٰادِیاً لِأُمَّتِهِ، وَیَداً لِبَاْسِهِ، وَتٰاجاً لِرَاْسِهِ، وَبٰاباً لِسِرِّهِ، وَمِفْتٰاحاً لِظَفَرِهِ،
و هدایت کننده امّتش، و دستى براى مبارزه اش و تاجى بر سرش و درى براىِ سِرّش و کلیدى بر پیروزیش (قرار دادى)،
حَتّىٰ هَزَمَ جُیُوشَ الشِّرْکِ بِاِذْنِکَ، وَاَبٰادَ عَسٰاکِرَ الْکُفْرِ بِاَمْرِکَ،
تا این که سپاهیان شرک را به اجازه تو نابود ساخت، و لشکریان کفر را به فرمان تو از بین برد،
وَبَذَلَ نَفْسَهُ فى مَرْضٰاةِ رَسُولِکَ، وَجَعَلَهٰا وَقْفاً عَلىٰ طٰاعَتِهِ،
و جانش را در راه خشنودى پیامبرت بذل نموده و بر اطاعت از او وقف کرد،
فَصَلِّ اللّـٰهُمَّ عَلَیْهِ صَلاٰةً دٰآئِمَةً بٰاقِیَةً
خدایا بر او درودى همیشگى و پایدار بفرست
سپس بگو:
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا وَلِىَّ اللهِ، وَالشِّهٰابَ الثّٰاقِبَ، وَالنُّورَ الْعٰاقِبَ، یٰا سَلیلَ الْأَطٰآئِبِ، یٰا سِرَّ اللهِ،
سلام بر تو اى ولىّ خدا، و شهاب شکافنده تاریکى، و نور پى در پى دلها، اى فرزند پاکیزگان، اى راز خدا،
اِنَّ بَیْنى وَبَیْنَ اللهِ تَعالىٰ ذُنُوباً قَدْ اَثْقَلَتْ ظَهْرى، وَلاٰ یَاْتى عَلَیْهٰا اِلّٰا رِضٰاهُ،
به یقین میان من و خداوند بلندمرتبه گناهانیست که پشتم را سنگین ساخته و جز رضایت تو آنها را محو نکند،
فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکَ عَلىٰ سِرِّهِ، وَاسْتَرْعٰاکَ اَمْرَ خَلْقِهِ، کُنْ لى اِلَى اللهِ شَفیعاً،
پس به حق آن که تو را امین اسرارش قرار داد و امور مخلوقاتش را به دستت سپرد، به درگاه خدا شفیعم باش
وَمِنَ النّٰارِ مُجیراً، وَعَلَى الدَّهْرِ ظَهیراً، فَاِنّى عَبْدُ اللهِ وَوَلِیُّکَ وَزٰآئِرُکَ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ.
و از آتش پناهم ده و در برابر گرفتاریهاى روزگار پشتیبانم باش، من بنده خدا و دوستدار تو و زائر توام درود خدا بر تو باد.
سپس شش رکعت نماز زیارت بخوان (هر دو رکعت به یک سلام) و هر چه مى خواهى طلب کن. آنگاه با توجّه به قبر امیرمؤمنان (علیه السلام) بگو:
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا اَمیرَ الْمُؤمِنینَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلاٰمُ اللهِ اَبَداً مٰا بَقِیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهٰارُ
سلام بر تو اى امیر مؤمنان، سلام خدا از جانب من بر تو باد همیشه مادامى که هستم و شب و روز باقى است
و با اشاره به قبر امام حسین (علیه السلام) بگو:
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰا عَبْدِاللهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ
سلام بر تو اى ابا عبدالله، سلام بر تو اى فرزند رسول خدا
سپس با توجّه به هر دو بزرگوار (امیرمؤمنان و امام حسین (علیهما السلام)) مى گویى:
یٰا اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، یٰا اَبٰا عَبْدِاللهِ، اَتَیْتُکُمٰا زٰائِراً وَمُتَوَسِّلاً اِلَى اللهِ تَعٰالىٰ رَبّى وَرَبِّکُمٰا،
اى امیرمؤمنان، اى ابا عبدالله، براى زیارت نزدتان آمده ام و به خداوند بلندمرتبه اى که پروردگار من و شماست توسل جسته
وَمُتَوَجِّهاً اِلَیْهِ بِکُمٰا، وَمُسْتَشْفِعاً بِکُمٰا اِلَى اللهِ فى حٰاجَتى هذِهِ فَاشْفَعٰا لى،
و به واسطه شما به او رو نموده و شما را در این خواسته ام به درگاهش شفیع مى گیرم، پس شفیعم باشید،
فَاِنَّ لَکُمٰا عِنْدَ اللهِ الْمَقٰامَ الْمَحْمُودَ، وَالْجٰاهَ الْوَجیهَ، وَالْمَنْزِلَ الرَّفیعَ وَالْوَسیلَةَ،
زیرا که شما در نزد خدا داراى مقام پسندیده و رتبه ممتاز و جایگاهى بلند و (صاحب) وسیله (شفاعت) هستید،
اِنّى اَنْقَلِبُ مِنْکُمٰا مُنْتَظِراً لِتَنَجُّزِ الْحٰاجَةِ وَقَضٰآئِها وَنَجٰاحِهٰا مِنَ اللهِ، بِشَفٰاعَتِکُما لى اِلَى اللهِ فى ذٰلِکَ،
اکنون که از نزد شما باز مى گردم منتظر قطعى شدن حاجت و برآمدن و به نتیجه رسیدن آن از جانب خدا، به واسطه شفاعت شما از من در نزد خدا در این خواسته ام هستم،
فَلاٰ اَخیبُ وَلاٰ یَکُونُ مُنْقَلَبى مُنْقَلَباً خٰآئِباً خٰاسِراً، بَلْ یَکُونُ مُنْقَلَبى مُنْقَلَباً رٰاجِحاً مُفْلِحاً مُنْجِحاً،
پس مأیوس نیستم و بازگشتم مانند بازگشت ناامید و زیانکار نیست بلکه پیروزمند و رستگار و کامیاب باز مى گردم،
مُسْتَجٰاباً بِقَضٰآءِ جَمیعِ الْحَوٰائِجِ، وَتَشَفَّعٰا لى اِلَى اللهِ، اَنْقَلِبُ عَلىٰ مٰا شٰآءَ اللهُ،
در حالى که پاسخ برآورده شدن تمام خواسته هایم را گرفته ام، و به درگاه خدا شفیعم باشید، به خواست خدا باز مى گردم،
وَلاٰ حَوْلَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّٰا بِاللهِ، مُفَوِّضاً اَمْرى اِلَى اللهِ، مُلْجِأً ظَهْرى اِلَى اللهِ،
و توان و نیرویى جز براى خداوند نیست در حالى که کار را به خدا واگذار مى کنم و به او تکیه کرده
مُتَوَکِّلاً عَلَى اللهِ، وَاَقُولُ حَسْبِىَ اللهُ وَکَفىٰ، سَمِعَ اللهُ لِمَنْ دَعىٰ،
و بر او توکّل مى کنم و مى گویم خدا مرا بس است و کفایت مى کند، (صداى) هر کسى که او را بخواند مى شنود،
لَیْسَ لى وَرٰآءَ اللهِ وَوَرٰآئَکُمْ یٰا سٰادَتى مُنْتَهىٰ،
و جز خدا و شما اى سرورانم پناهى ندارم،
مٰا شٰآءَ رَبّى کٰانَ، وَمٰا لَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُنْ، وَلاٰ حَوْلَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّٰا بِاللهِ،
آنچه پروردگارم بخواهد مى شود و آنچه نخواهد نمى شود و توان و نیرویى جز براى خداوند نیست،
اَسْتَوْدِعُکُمَا اللهَ، وَلاٰ جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى اِلَیْکُمٰا،
شما را به خدا مى سپارم، و خداوند این زیارت را آخرین زیارت من از شما قرار ندهد،
اِنْصَرَفْتُ یٰا سَیِّدى یٰا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ وَمَوْلاٰىَ، وَاَنْتَ یٰا اَبٰا عَبْدِاللهِ یٰا سَیِّدى،
باز مى گردم اى آقا و سرورم اى امیرمؤمنان و مولاى من، و تو اى ابا عبدالله اى آقا و سرورم
وَسَلاٰمى عَلَیْکُما مُتَّصِلٌ مَا اتَّصَلَ اللَّیْلُ وَالنَّهٰارُ، وٰاصِلٌ ذٰلِکَ اِلَیْکُمٰا،
و سلامم پیوسته بر شما باد مادامى که شب و روز باقى است، و سلامم به شما برسد،
غَیْرُ مَحْجُوبٍ عَنْکُمٰا سَلاٰمى اِنْ شٰآءَ اللهُ، وَاَسْئَلُهُ بِحَقِّکُمٰا اَنْ یَشآءَ ذٰلِکَ وَیَفْعَلَ، فَاِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ،
بى آنکه سلامم بر شما پوشیده باشد، اگر خدا بخواهد، و به حقّ شما از خدا مى خواهم که این را بخواهد و انجام دهد، زیرا او ستوده و بزرگوار است،
اِنْقَلَبْتُ یٰا سَیِّدَىَّ عَنْکُمٰا تٰآئِباً حٰامِداً لِلهِ، شٰاکِراً رٰاجِیاً لِلْإِجٰابَةِ، غَیْرَ آیِسٍ وَلاٰ قٰانِطٍ،
اى آقا و سرورم از نزد شما باز مى گردم توبه کننده و سپاسگزار خدا، شکر کننده و امیدوار به اجابت او، بدون یأس و ناامیدى،
اٰئِباً عٰآئِداً رٰاجِعاً اِلىٰ زِیٰارَتِکُما، غَیْرَ رٰاغِبٍ عَنْکُمٰا، وَلاٰ مِنْ زِیٰارَتِکُمٰا،
و امیدوار به بازگشت دوباره به زیارت شما، بدون روى گردانى از شما و زیارت شما،
بَلْ رٰاجِعٌ عٰآئِدٌ اِنْ شٰآءَ اللهُ، وَلاٰ حَوْلَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّٰا بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ،
بلکه اگر خدا بخواهد (به سوى شما) باز خواهم گشت و توان و نیرویى جز براى خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست،
یٰا سٰادَتى رَغِبْتُ اِلَیْکُمٰا وَاِلىٰ زِیٰارَتِکُمٰا، بَعْدَ اَنْ زَهِدَ فیکُمٰا وَفى زِیٰارَتِکُمٰا اَهْلُ الدُّنْیٰا،
اى سرورانم به شما و زیارتتان مشتاقم در حالى که دنیاپرستان از شما و زیارتتان روى گردانند،
فَلاٰ خَیَّبَنِىَ اللهُ مٰا رَجَوْتُ، وَمٰا اَمَّلْتُ فى زِیٰارَتِکُمٰا، اِنَّهُ قَریبٌ مُجیبٌ.
پس خداوند مرا از آنچه در زیارت شما به آن امیدوارم و آرزو دارم ناامید نکند، زیرا او نزدیک و اجابت کننده است.
آنگاه رو به قبله مى ایستى و دعایى که به دعاى علقمه معروف شده است را مى خوانى:
یٰا اَللهُ یٰا اَللهُ یٰا اَللهُ، یٰا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ، یٰا کٰاشِفَ کُرَبِ الْمَکْرُوبینَ،
اى خدا، اى خدا، اى خدا، اى اجابت کننده درخواست نیازمندان، اى برطرف کننده غم گرفتاران،
یٰا غِیٰاثَ الْمُسْتَغیثینَ، وَیٰا صَریخَ الْمُسْتَصْرِخینَ،
اى فریادرس فریادرس خواهان، و اى یارى گر یارى خواهان،
وَیٰا مَنْ هُوَ اَقْرَبُ اِلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ، یٰا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ،
و اى که از رگ گردن به من نزدیکترى، اى که میان انسان و دلش فاصله مى شوى،
وَیٰا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلىٰ، وَبِالْأُفـُقِ الْمُبینِ،
و اى که در جایگاه بلند و در افق آشکار هستى،
وَیٰا مَنْ هُوَ الرَّحْمٰنُ الرَّحیمُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوىٰ،
و اى که بخشنده و مهربانى و بر عرش مسلّطى،
وَیٰا مَنْ یَعْلَمُ خٰآئِنَةَ الْأَعْیُنِ، وَمٰا تُخْفِى الصُّدُورُ،
و اى که خیانت دیده ها و آنچه را سینه ها پنهان داشته مى دانى،
وَیٰا مَنْ لاٰ تَخْفىٰ عَلَیْهِ خٰافِیَةٌ، یٰا مَنْ لاٰ تَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الْأَصْوٰاتُ،
و اى که چیزى بر تو پوشیده نیست، اى که صداها بر تو مشتبه نشود،
وَیٰا مَنْ لاٰ تُغَلِّطُهُ الْحٰاجٰاتُ، وَیٰا مَنْ لاٰ یُبْرِمُهُ اِلْحٰاحُ الْمُلِحّینَ،
و اى که (فراوانى) نیازها او را به اشتباه نیاندازد، و اى که اصرار پافشارى کنندگان او را نیازارد،
یٰا مُدْرِکَ کُلِّ فَوْتٍ، وَیٰا جٰامِعَ کُلِّ شَمْلٍ، وَیٰا بٰارِئَ النُّفُوسِ بَعْدَ الْمَوْتِ،
اى به دست آورنده هر چه از دست رفته، و اى جمع کننده پراکندگان، اى آفریننده جانها پس از مرگ،
یٰا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ فى شَاْنٍ، یٰا قٰاضِىَ الْحٰاجٰاتِ، یٰا مُنَفِّسَ الْکُرُبٰاتِ،
اى که هر روز در کارى هستى، اى برآورنده حاجتها، اى برطرف کننده گرفتاریها،
یٰا مُعْطِىَ السُّؤُلاٰتِ، یٰا وَلِىَّ الرَّغَبٰاتِ، یٰا کٰافِىَ الْمُهِمّٰاتِ،
اى عطا کننده درخواستها، اى صاحب اختیار آرزوها، اى کفایت کننده امور مهم،
یٰا مَنْ یَکْفى مِنْ کُلِّ شَىْءٍ، وَلاٰ یَکْفى مِنْهُ شَىْءٌ فِى السَّمٰوٰاتِ وَالْأَرْضِ،
اى که از هر چیز کفایت مى کنى، ولى چیزى در آسمان ها و زمین از تو کفایت نکند،
اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ خٰاتَمِ النَّبِیِّینَ، وَعَلِىٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَبِحَقِّ فٰاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،
از تو مى خواهم به حقّ محمّد خاتم پیامبران و على امیر مؤمنان و به حقّ فاطمه دختر پیامبرت و به حقّ امام حسن و امام حسین،
فَاِنّى بِهِمْ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ فى مَقٰامى هٰذٰا، وَبِهِمْ اَتَوَسَّلُ، وَبِهِمْ اَتَشَفَّعُ اِلَیْکَ،
زیرا من در این جایگاه به واسطه آنها به تو توجّه نموده و متوسّل مى شوم و به واسطه آنها از تو شفاعت مى طلبم
وَبِحَقِّهِمْ اَسْئَلُکَ وَاُقْسِمُ وَاَعْزِمُ عَلَیْکَ، وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَهُمْ عِنْدَکَ،
و به حقّ آنها از تو مى خواهم و تو را سوگند مى دهم و با تأکید تقاضا مى کنم و به حقّ جایگاهى که آنان نزد تو دارند،
وَبِالْقَدْرِ الَّذى لَهُمْ عِنْدَکَ، وَبِالَّذى فَضَّلْتَهُمْ عَلَى الْعٰالَمینَ،
و به حقّ ارزشى که آنان نزد تو دارند و به حقّ آنچه که آنان را بر جهانیان برترى دادى،
وَبِاسْمِکَ الَّذى جَعَلْتَهُ عِنْدَهُمْ، وَبِهِ خَصَصْتَهُمْ دُونَ الْعٰالَمینَ،
و به حقّ نامى که نزد آنان قرار دادى، و از میان جهانیان آنان را به آن اختصاص دادى،
وَبِهِ اَبَنْتَهُمْ وَاَبَنْتَ فَضْلَهُمْ مِنْ فَضْلِ الْعٰالَمینَ، حَتّىٰ فٰاقَ فَضْلُهُمْ فَضْلَ الْعٰالَمینَ جَمیعاً،
و به وسیله آن، آنها و فضیلتشان را بر دیگران آشکار نمودى، تا جایى که فضیلتشان بر تمام جهانیان پیشى گرفت،
اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاَنْ تَکْشِفَ عَنّى غَمّى وَهَمّى وَکَرْبى،
از تو مى خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستى، و غم و اندوه و گرفتاریم را برطرف کنى،
وَتَکْفِیَنِى الْمُهِمَّ مِنْ اُمُورى، وَتَقْضِىَ عَنّى دَیْنى، وَتُجیرَنى مِنَ الْفَقْرِ، وَتُجیرَنى مِنَ الْفٰاقَةِ،
و کارهاى مهمّم را کفایت کنى، و قرضم را ادا کنى و مرا در فقر و نیازمندى حمایت کنى،
وَتُغْنِیَنى عَنِ الْمَسْئَلَةِ اِلَى الْمَخْلُوقینَ، وَتَکْفِیَنى هَمَّ مَنْ اَخٰافُ هَمَّهُ، وَجَوْرَ مَنْ اَخٰافُ جَوْرَهُ،
و مرا از اظهار حاجت در نزد آفریدگان بى نیاز گردانى و کفایت کنى مرا از اندوه کسى که از اندوهش مى ترسم، و از ستم کسى که از ستمش مى ترسم
وَعُسْرَ مَنْ اَخٰافُ عُسْرَهُ، وَحُزُونَةَ مَنْ اَخٰافُ حُزُونَتَهُ،
و از گرفتارى کسى که از گرفتار شدن به دست او مى ترسم، و از خشونت کسى که از خشونت او بیم دارم
وَشَرَّ مَنْ اَخٰافُ شَرَّهُ، وَمَکْرَ مَنْ اَخٰافُ مَکْرَهُ، وَبَغْىَ مَنْ اَخٰافُ بَغْیَهُ،
و از شرّ کسى که از شرّش مى ترسم، و از حیله کسى که از حیله اش خائفم، و از بیداد کسى که از بیدادش ترس دارم بیمناکم،
وَسُلْطٰانَ مَنْ اَخٰافُ سُلْطٰانَهُ، وَکَیْدَ مَنْ اَخٰافُ کَیْدَهُ،
و از سلطه کسى که از سلطه اش مى ترسم، و از نیرنگ کسى که از نیرنگش خوف دارم،
وَمَقْدُرَةَ مَنْ اَخٰافُ مَقْدُرَتَهُ عَلَىَّ، وَتَرُدَّ عَنّى کَیْدَ الْکَیَدَةِ، وَمَکْرَ الْمَکَرَةِ،
و از قدرت یافتن کسى که از قدرتش بر خود مى ترسم، و از تو مى خواهم که نیرنگ نیرنگبازان و فریب فریبکاران را از من دور کنى،
اَللّـٰهُمَّ مَنْ اَرٰادَنى فَاَرِدْهُ، وَمَنْ کٰادَنى فَکِدْهُ، وَاصْرِفْ عَنّى کَیْدَهُ وَمَکْرَهُ وَبَاْسَهُ وَاَمٰانِیَّهُ، وَامْنَعْهُ عَنّى کَیْفَ شِئْتَ وَاَنّىٰ شِئْتَ،
خدایا هر که مرا (به بدى) قصد کند تو نیز با او چنان کن، و هر که با من نیرنگ کند تو نیز گرفتارش کن، و نیرنگ و فریب و قدرت و سلطه اش را از من باز دار، و او را هر گونه و هر زمان که خواهى از من باز دار،
اَللّـٰهُمَّ اشْغَلْهُ عَنّى بِفَقْرٍ لاٰ تَجْبُرُهُ، وَبِبَلاٰءٍ لاٰ تَسْتُرُهُ،
خدایا او را گرفتار کن به فقرى که جبرانش نکنى و به بلایى که از آن حفظش نکنى،
وَبِفٰاقَةٍ لاٰ تَسُدَّهٰا، وَبِسُقْمٍ لاٰ تُعٰافیهِ، وَذُلٍّ لاٰ تُعِزُّهُ، وَبِمَسْکَنَةٍ لاٰ تَجْبُرُهٰا،
و به نیازى که جبرانش نکنى، و به دردى که عافیتش نبخشى و به ذلّتى که عزّتش نبخشى و به بیچارگى که جبرانش نکنى،
اَللّـٰهُمَّ اضْرِبْ بِالذُّلِّ نَصْبَ عَیْنَیْهِ، وَاَدْخِلْ عَلَیْهِ الْفَقْرَ فى مَنْزِلِهِ، وَالْعِلَّةَ وَالسُّقْمَ فى بَدَنِهِ،
خدایا ذلّت را در مقابل دیدگانش قرار ده و فقر را در خانه اش و بیمارى و مرض را در بدنش داخل کن،
حَتّىٰ تَشْغَلَهُ عَنّى بِشُغْلٍ شٰاغِلٍ لاٰ فَرٰاغَ لَهُ، وَاَنْسِهِ ذِکْرى کَمٰا اَنْسَیْتَهُ ذِکْرَکَ،
تا او را از من به کارى مشغول و گرفتار سازى که فراغتى نداشته باشد و یادم را از خاطرش ببر همان گونه که یاد خودت را از خاطرش برده اى،
وَخُذْ عَنّى بِسَمْعِهِ وَبَصَرِهِ، وَلِسٰانِهِ وَیَدِهِ وَرِجْلِهِ وَقَلْبِهِ، وَجَمیعِ جَوٰارِحِهِ، وَاَدْخِلْ عَلَیْهِ فى جَمیعِ ذٰلِکَ السُّقْمَ،
و گوش و چشم و زبان و دست و پاى و دل و تمامى اعضایش را از من باز دار، و تمامى اعضاى بدنش را به بیمارى مبتلا کن،
وَلاٰ تَشْفِهِ حَتّىٰ تَجْعَلَ ذٰلِکَ لَهُ شُغْلاً شٰاغِلاً بِهِ عَنّى وَعَنْ ذِکْرى،
و او را شفا نده تا به واسطه آن از من و یاد من به آن مشغول شود،
وَاکْفِنى یٰا کٰافِىَ مٰا لاٰ یَکْفى سِوٰاکَ، فَاِنَّکَ الْکٰافى لاٰ کٰافِىَ سِوٰاکَ،
اى کفایت کننده، آنچه را که کسى جز تو کفایت نمى کند، مشکلات مرا کفایت کن، زیرا تو کفایت کننده اى هستى که کفایت کننده اى جزتو نیست
وَمُفَرِّجٌ لاٰ مُفَرِّجَ سِوٰاکَ، وَمُغیثٌ لاٰ مُغیثَ سِوٰاکَ، وَجٰارٌ لاٰ جٰارَ سِوٰاکَ،
وگشایشگرى که گره گشایى جز تو نیست و فریادرسى که فریادرسى جز تو نیست و پناه دهى که پناه دهنده اى جز تو نیست،
خٰابَ مَنْ کٰانَ جٰارُهُ سِوٰاکَ، وَمُغیثُهُ سِوٰاکَ، وَمَفْزَعُهُ اِلىٰ سِوٰاکَ، وَمَهْرَبُهُ اِلىٰ سِوٰاکَ،
زیان دید آن که پناه و فریادرسش جز تو بود، و پناهگاه و راه نجاتش جز تو بود،
وَمَلْجَأُهُ اِلىٰ غَیْرِکَ، وَمَنْجٰاهُ مِنْ مَخْلُوقٍ غَیْرِکَ،
و به غیر تو پناهنده شد و از غیر تو راه نجات جست،
فَاَنْتَ ثِقَتى وَرَجٰآئى وَمَفْزَعى، وَمَهْرَبى وَمَلْجَأى وَمَنْجٰاىَ،
پس تویى محل اعتماد و امید و پناهگاه و گریزگاه و ملجا و نجات بخش من
فَبِکَ اَسْتَفْتِحُ وَبِکَ اَسْتَنْجِحُ، وَبِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ، وَاَتَوَسَّلُ وَاَتَشَفَّعُ،
پس نام با تو آغاز کرده و از تو موفقیت مى طلبم و به واسطه محمّد و خاندان پاکش به تو رو کرده و توسّل جسته و شفاعت مى طلبم
فَاَسْئَلُکَ یٰا اَللهُ یٰا اَللهُ یٰا اَللهُ، فَلَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الشُّکْرُ، وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکىٰ، وَاَنْتَ الْمُسْتَعٰانُ،
پس از تو مى خواهم اى خدا، اى خدا، اى خدا، حمد و سپاس از آنِ توست، و شکایتم به درگاه توست و تویى یاورم،
فَاَسْئَلُکَ یٰا اَللهُ یٰا اَللهُ یٰا اَللهُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
پس از تو مى خواهم اى خدا، اى خدا، اى خدا، به حق محمّد و خاندان پاکش که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستى
وَاَنْ تَکْشِفَ عَنّى غَمّى وَهَمّى وَکَرْبى فى مَقٰامى هٰذٰا، کَمٰا کَشَفْتَ عَنْ نَبِیِّکَ هَمَّهُ وَغَمَّهُ وَکَرْبَهُ، وَکَفَیْتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ،
و غم و اندوه و گرفتاریم را در این جایگاه برطرف کنى همان گونه که از پیامبرت اندوه و غم و گرفتارى را برطرف نمودى و هراس از دشمن را از او برطرف کردى،
فَاکْشِفْ عَنّى کَمٰا کَشَفْتَ عَنْهُ، وَفَرِّجْ عَنّى کَمٰا فَرَّجْتَ عَنْهُ، وَاکْفِنى کَمٰا کَفَیْتَهُ،
پس برطرف کن از من آن گونه که از او برطرف نمودى، و گشایش ده به من همان گونه که به او گشایشى عطا نمودى، و کفایتم کن همان گونه که او را کفایت نمودى،
وَاصْرِفْ عَنّى هَوْلَ مٰا اَخٰافُ هَوْلَهُ، وَمَؤُنَةَ مٰا اَخٰافُ مَؤُنَتَهُ، وَهَمَّ مٰا اَخٰافُ هَمَّهُ، بِلاٰ مَؤُونَةٍ عَلىٰ نَفْسى مِنْ ذٰلِکَ،
و ترس آنچه را که از هراسش مى ترسم و زحمت آنچه را که از سختیش بیم دارم و اندوه آنچه را از اندوهش خائفم از من دور کن بى آن که از این جهت به زحمت بیافتم
وَاصْرِفْنى بِقَضٰآءِ حَوٰائِجى، وَکِفٰایَةِ مٰا اَهَمَّنى هَمُّهُ مِنْ اَمْرِ آخِرَتى وَدُنْیٰاىَ.
و مرا باز گردان با برآورده شدن حاجتم و کفایت آنچه از امور آخرت و دنیایم مرا به زحمت انداخته است.
آنگاه اگر قصد وداع با این دو بزرگوار را داشته باشد مى گوید:
یٰا اَمیرَ الْمُؤمِنینَ، وَیٰا اَبٰا عَبْدِاللهِ، عَلَیْکُمٰا مِنِّى سَلاٰمُ اللهِ اَبَداً مٰا بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهٰارُ
اى امیر مؤمنان و اى ابا عبدالله، سلام همیشگى خدا از جانب من بر شما باد مادامى که شب و روز باقى است
وَلاٰ جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیٰارَتِکُمٰا وَلاٰ فَرَّقَ بَیْنى وَبَیْنَکُمٰا.
و خدا این زیارتم از شما را آخرین زیارتم قرار ندهد و بین من و شما جدایى نیندازد.