زیارت نوّاب اربعه

زيارت نوّاب اربعه: از جمله برنامه هاى زوّار، در ایّام توقّف در کاظمین، رفتن به بغداد براى زیارت چهار نایب خاص امام عصر صلوات الله علیه (١ـ عثمان بن سعید، ۲ـ محمّد بن عثمان، ۳ـ شیخ ابوالقاسم حسین بن روح، ۴ـ شیخ جلیل علىّ بن محمّد سمرى (رحمهم الله)) مى باشد که اگر قبر هر کدام از آنها در مناطق دوردست دیگرى بود باز هم سزاوار بود که انسان مسیرى طولانى را طى کند و رنج و مشقّت سفر را متحمّل شود و به فیض زیارت آنها برسد، زیرا آنها کسانى هستند که ۷۰ سال منصب سفارت و وساطت میان امام عصر (علیه السلام) و امّت را بر عهده داشتند و به دست آنها کرامات بسیار ظاهر شد.

کیفیّت زیارت آن بزرگواران: «شیخ طوسى» در «تهذیب» و «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» از حسین بن روح (رحمه الله) (یکى از نواب چهارگانه) نقل مى کنند که هرگاه خواستى نوّاب حضرت را زیارت کنى پس از سلام به رسول خدا و امیرمؤمنان و خدیجه کبرى و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین و هر یک از ائمّه تا صاحب الزمان (صلوات الله علیهم اجمعین)، مى گویى: اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا فُلاٰنَ بْنَ فُلاٰنٍ (و به جاى فلان بن فلان اسم صاحب قبر و پدرش را مى برى) سپس مى گویى:

اَشْهَدُ اَنَّکَ بٰابُ الْمَوْلىٰ، اَدَّیْتَ عَنْهُ وَاَدَّیْتَ اِلَیْهِ، مٰا خٰالَفْتَهُ وَلاٰ خٰالَفْتَ عَلَیْهِ،

گواهى مى دهم که تو به یقین درگاه ورود به مولا بودى، امانت او را (به مردم) و امانت (مردم را) به او رساندى، با او مخالفت نکردى و برخلاف او کارى انجام ندادى،

فَقُمْتَ خٰالِصاً وَانْصَرَفْتَ سٰابِقاً، جِئْتُکَ عٰارِفاً بِالْحَقِّ الَّذى اَنْتَ عَلَیْهِ، واَنَّکَ مٰا خُنْتَ فِى التَّاْدِیَةِ وَالسِّفٰارَةِ،

با اخلاص قیام نمودى و با سبقت (در اطاعت) بازگشتى، با آشنایى به حقّى که تو برآنى به درگاهت آمده ام، و تو به یقین در اداى امانت و نمایندگى خیانت ننمودى،

وَالسَّلاٰمُ عَلَیْکَ مِنْ بٰابٍ مٰا اَوْسَعَهَ، وَمِنْ سَفیرٍ مٰا آمَنَکَ، وَمِنْ ثِقَةٍ مٰا اَمْکَنَکَ،

و سلام بر تو باد که چه درگاه وسیع (براى رسیدن به امام)، و چه سفیر امین، و چه فرد مورد اطمینان ثابت قدمى بودى،

اَشْهَدُ اَنَّ اللهَ اخْتَصَّکَ بِنُورِهِ، حَتّىٰ عٰایَنْتَ الشَّخْصَ، فَاَدَّیْتَ عَنْهُ وَاَدَّیْتَ اِلَیْهِ.

گواهى مى دهم که خداوند به یقین تو را به نورش اختصاص داد، تا امام را به چشم خود دیدى، پس امانت او را (به مردم) و امانت (مردم را) به او رساندى.

سپس مجدّداً بر رسول خدا تا صاحب الزمان (علیهم السلام) سلام مى فرستى و پس از آن مى گویى:

جِئْتُکَ مُخْلِصاً بِتَوْحیدِ اللهِ، وَمُوٰالاٰةِ اَوْلِیٰآئِهِ، وَالْبَرٰآئَةِ مِنْ اَعْدٰآئِهِمْ، وَمِنَ الَّذینَ خٰالَفُوکَ یٰا حُجَّةَ الْمَوْلىٰ،

به درگاهت آمده ام با اخلاص به یگانگى خدا و پیروى از اولیائش و بیزارى از دشمنانش و از کسانى که با تو مخالفت کردند اى حجّت مولا،

وَبِکَ اِلَیْهِمْ تَوَجُّهى، وَبِهِمْ اِلىَ اللهِ تَوَسُّلى.

و به واسطه تو به آنان رو نموده و به وسیله آنان به خدا متوسّل مى شوم.

آنگاه دعا کن و آنچه را مى خواهى از خدا بطلب که ان شاءالله اجابت مى شود.