زیارت مختصه ی اول امام علی در روز عید غدیر از قول امام هادی علیه السلام
زیارتی است که به سندهای معتبر از حضرت هادی(علیهالسلام) نقلشده است که با آن زیارت حضرت امیرمؤمنان را در روز غدیر در سالی که معتصم آن حضرت را طلبیده بود زیارت کرد و کیفیت آن به این شیوه و روش است: چون اراده زیارت کنی بر بارگاه نورانی بایست و رخصت بخواه و شیخ شهید گفته: غسل میکنی و پاکترین جامههای خود را میپوشی و اذن دخول میطلبی و میگویی: «اللَّهُمَّ إِنِّی وقفتُ عَلَىٰ بابٍ ..» و این همان «اذن دخول اول» است که ما در اول باب نقل کردیم، پس پای راست را پیش بگذار و داخل شو و به نزدیک ضریح مقدّس برو و پشت به قبله در برابر ضریح بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللّٰهِ، خاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَسَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ، وَصَفْوَةِ رَبِّ الْعالَمِينَ
سلام بر محمّد رسول خدا، خاتم پیامبران و سرور رسولان و برگزیده پروردگار جهانیان
أَمِينِ اللّٰهِ عَلَىٰ وَحْيِهِ وَعَزائِمِ أَمْرِهِ، وَالْخاتِمِ لِما سَبَقَ، وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ
امین خدا بر وحیاش و ارادههای قطعی الهی و ختم کننده آنچه گذشته و گشاینده آنچه خواهد آمد
وَالْمُهَيْمِنِ عَلَىٰ ذٰلِكَ كُلِّهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ وَصَلَواتُهُ وَتَحِيَّاتُهُ
و نگهدار بر همه اینها و رحمت و برکات و درودها و تحیات خدا بر او باد.
السَّلامُ عَلَىٰ أَنْبِيَاءِ اللّٰهِ وَرُسُلِهِ، وَمَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ، وَعِبَادِهِ الصَّالِحِينَ
سلام بر پیامبران خدا و رسولانش و فرشتگان مقرّب و بندگان شایستهاش
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، وَسَيِّدَ الْوَصِيِّينَ، وَوَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ
سلام بر تو ای امیرمؤمنان و سرور جانشینان و وارث دانش پیامبران
وَوَلِيَّ رَبِّ الْعالَمِينَ، وَمَوْلايَ وَمَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ
و ولی پروردگار جهانیان و مولای من و مولای مؤمنان و رحمت و برکات خدا بر او باد.
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، يَا أَمِينَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ، وَسَفِيرَهُ فِي خَلْقِهِ، وَحُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَىٰ عِبَادِهِ
سلام بر تو ای مولای من ای امیرمؤمنان، ای امین خدا بر روی زمینش و سفیر او در آفریدههایش و حجّت رسایش بر بندگان
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللّٰهِ الْقَوِيمَ، وَصِراطَهُ الْمُسْتَقِيمَ
سلام بر تو ای دین برافراشته خدا و راه راستش
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ وَعَنْهُ يُسْأَلُونَ
سلام بر تو ای خبر بزرگی که آنها در آن اختلاف کردند و از آن بازخواست شوند
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، آمَنْتَ بِاللّٰهِ وَهُمْ مُشْرِكُونَ، وَصَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَهُمْ مُكَذِّبُونَ
سلام بر تو ای امیرمؤمنان، به خدا ایمان آوردی، درحالیکه مردم همه شرک میورزیدند و حق را تصدیق کردی وقتیکه آنان، آن را تکذیب مینمودند
وَجاهَدْتَ فِي اللّٰهِ وَهُمْ مُحْجِمُونَ
و جهاد کردی و آنان از جهاد عقبنشینی میکردند
وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ، أَلَا لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِينَ
خدا را عبادت کردی، درحالیکه برای او عبادت را خالص کردی، صبر کردی و به حساب خدا گذاشتی تا مرگ به سویت آمد، آگاه باشید لعنت خدا بر ستمکاران
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ، وَيَعْسُوبَ الْمُؤْمِنِينَ، وَ إِمامَ الْمُتَّقِينَ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ، وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ
سلام بر تو ای آقای مسلمانان و رئیس دین و پیشوای پرهیزکاران و مقتدای سپیدرویان و رحمت و برکات خدا بر تو باد
أَشْهَدُ أَنَّكَ أَخُو رَسُولِ اللّٰهِ، وَوَصِيُّهُ، وَوارِثُ عِلْمِهِ، وَأَمِينُهُ عَلَىٰ شَرْعِهِ
گواهی میدهم که تویی برادر رسول خدا، جانشین و وارث علمش و امین او بر قانونش
وَخَلِيفَتُهُ فِي أُمَّتِهِ، وَأَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللّٰهِ وَصَدَّقَ بِما أُنْزِلَ عَلَىٰ نَبِيِّهِ،
و جانشین او در امّتش و اوّل کسی که به خدا ایمان آورد و آنچه را بر پیامبرش نازل شده بود تصدیق کرد
وَأَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللّٰهِ مَا أَنْزَلَهُ فِيكَ فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ
و گواهی میدهم که آن حضرت همه آنچه را خدا درباره تو نازل کرد به مردم رساند و امر خدا را درباره تو با صدای بلند اعلام کرد
وَأَوْجَبَ عَلَىٰ أُمَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِكَ وَوِلايَتِكَ، وَعَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ
و بر امّتش حتمی بودن طاعت و ولایتت را واجب نمود و بیعت تو را بر عهده آنان نهاد
وَجَعَلَكَ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللّٰهُ كَذَلِكَ، ثُمَّ أَشْهَدَ اللّٰهَ تَعَالىٰ عَلَيْهِمْ
و حضرتت را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان قرار داد، چنانکه خدا خود او را اینچنین قرار داد، سپس پیامبر اسلام خدا را بر مردم شاهد گرفت
فَقالَ: أَلَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ ؟ فَقالُوا: اللّٰهُمَّ بَلىٰ . فَقالَ: اللّٰهُمَّ اشْهَدْ وَكَفىٰ بِكَ شَهِيداً وَ حاكِماً بَيْنَ الْعِبادِ
فرمود: آیا من آن نیستم که رساندم؟ همه گفتند: به خدا آری، پس فرمود: خدایا گواه باش و تو برای گواهی و حاکمیت بین بندگان بسی
فَلَعَنَ اللّٰهُ جاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الْإِقْرارِ، وَناكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْمِيثَاقِ،
پس خدا لعنت کند منکر ولایتت را بعد از اقرار و شکننده پیمانت را پس از پیمان بستن
وَأَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللّٰهِ تَعالَىٰ وَأَنَّ اللّٰهَ تَعالَىٰ مُوفٍ لَكَ بِعَهْدِهِ ﴿وَمَنْ أَوْفَىٰ بِما عاهَدَ عَلَيْهِ اللّٰهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً﴾
و گواهی میدهم که تو به عهد خدای تعالی وفا کردی و خدای تعالی وفا کننده به عهد خویش برای توست «و آن که به پیمانی که با خدا بسته وفاداراست، یقیناً [خداوند] پاداشی بزرگ به او میدهد»
وَأَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الْحَقُّ الَّذِي نَطَقَ بِوِلايَتِكَ التَّنْزِيلُ، وَأَخَذَ لَكَ الْعَهْدَ عَلَى الْأُمَّةِ بِذٰلِكَ الرَّسُولُ
و گواهی میدهم که تویی امیرمؤمنان آن حقّی که قرآن به ولایتت گویا شد و رسول خدا در این زمینه برای تو از امّت پیمان گرفت
وَأَشْهَدُ أَنَّكَ وَعَمَّكَ وَأَخاكَ الَّذِينَ تاجَرْتُمُ اللّٰهَ بِنُفُوسِكُمْ فَأَ نْزَلَ اللّٰهُ فِيكُمْ:
و گواهی میدهم که تو و عمو و برادرت کسانی هستید که با خدا با جانهایتان معامله کردید، پس خدا این آیه را در حق شما نازل کرد:
إِنَّ اللّٰهَ اشْتَرىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوٰالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقٰاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ
«مسلّماً خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را به بهای اینکه بهشت برای آنان باشد خریده، [مؤمنانی که] همواره در راه خدا نبرد میکنند، [دشمن را] میکشند و [خود] کشته میشوند،
وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرٰاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ
خداوند برعهدۀ خود در تورات و انجیل و قرآن
وَ مَنْ أَوْفىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللّٰهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بٰايَعْتُمْ بِهِ وَ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
به آنان وعدۀ بهشت داده؛ وعدهای ثابت و درست، چه کسی به عهدش از خدا وفادارتر است؟ پس [ای مؤمنان!] به [این] دادوستدی که با خداوند داشتهاید خوشحال باشید، این است کامیابی بزرگ
اَلتّٰائِبُونَ الْعٰابِدُونَ الْحٰامِدُونَ السّٰائِحُونَ الرّٰاكِعُونَ السّٰاجِدُونَ
[مؤمنان همان] توبهکنندگان، عبادتکنندگان، ستایشگران، روزهداران، رکوعکنندگان، سجدهکنندگان
الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النّٰاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحٰافِظُونَ لِحُدُودِ اللّٰهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ
آمرانِ به معروف، ناهیانِ از منکر و پاسدارانِ حدودِ خداوند[ند] و مؤمنان را [به مغفرت و رحمت و بهشت و رضوان] مژده ده!»
أَشْهَدُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الشَّاكَّ فِيكَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِينِ
گواهی میدهم ای امیرمؤمنان که شک کننده درباره تو به رسول امین ایمان نیاورده
وَأَنَّ الْعادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عانِدٌ عَنِ الدِّينِ الْقَوِيمِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِينَ، وَأَكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَدِيرِ
و اینکه روی گرداننده از ولایت تو به ولایت غیر، معاندانه روی گردان از دین است، دین میانهای که پروردگار جهانیان برای ما پسندیده و آن را روز غدیر به ولایت تو کامل نموده است
وَأَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَعْنِيُّ بِقَوْلِ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ
و گواهی میدهم که در این گفته خدای عزیز رحیم، مقصود تویی
﴿وَ أَنَّ هٰذٰا صِرٰاطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ﴾
«و یقیناً این راهِ مستقیمِ من است؛ بنابراین از آن پیروی کنید، و پیروِ راهها [ی دیگر] نباشید که شما را از راه خدا پراکنده میکند»
ضَلَّ وَاللّٰهِ وَأَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِواكَ وَعَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عاداكَ؛
به خدا سوگند گمراه شد و گمراه کرد کسی که از غیر تو پیروی کرد و کسی که تو را دشمن داشت، از حق روی گرداند؛
اللَّهُمَّ سَمِعْنَا لِأَمْرِكَ وَ أَطَعْنَا، وَ اتَّبَعْنَا صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ
خدایا امرت را شنیدیم و اطاعت کردیم و راه راست تو را پیروی نمودیم
فَاهْدِنَا رَبَّنَا، وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا إِلَى طَاعَتِكَ، وَ اجْعَلْنَا مِنَ الشَّاكِرِينَ لِأَنْعُمِكَ
پروردگارا ما را هدایت کن و بعد از اینکه ما را به طاعتت هدایت کردی دلهایمان را منحرف مساز و ما را از سپاسگزاران نعمتهایت قرار ده
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَزَلْ لِلْهَوَى مُخَالِفاً، وَ لِلتُّقَى مُحَالِفاً، وَ عَلَى كَظْمِ الْغَيْظِ قَادِراً
و گواهی میدهم که تو پیوسته با هوای نفس مخالف و با پرهیزگاری همپیمان و به فرو خوردن خشم توانا
وَ عَنِ النَّاسِ عَافِياً غَافِراً، وَ إِذَا عُصِيَ اللَّهُ سَاخِطاً، وَ إِذَا أُطِيعَ اللَّهُ رَاضِياً، وَ بِمَا عَهِدَ إِلَيْكَ عَامِلاً
و گذشت کننده از مردم و عفو کننده آنان بودی و زمانی که خدا معصیت میشود خشمناک و هنگامیکه اطاعت میشود خشنودی؛ به آنچه خدا با تو پیمان بسته بود عمل کننده بودی
رَاعِياً لِمَا اسْتُحْفِظْتَ، حَافِظاً لِمَا اسْتُودِعْتَ، مُبَلِّغاً مَا حُمِّلْتَ، مُنْتَظِراً مَا وُعِدْتَ
و آنچه نگهداریاش از تو خواسته شده بود رعایت نمودی و آنچه به تو سپرده شده بود حفظ کردی و آنچه از حق بر عهدهات نهاده شده بود رساندی و آنچه را به آن وعده داده شدی به انتظار نشستی
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضَارِعاً، وَ لا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جَازِعاً وَ لا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَةِ غَاصِبِيكَ نَاكِلاً
و گواهی میدهم که از روی زبونی محافظهکاری نکردی و در اثر بیتابی و عجز از گرفتن حقت باز نایستادی و به خاطر ترس و وحشت، از پیکار با غاصبان ولایتت قدم به عقب نگذاشتی
وَ لا أَظْهَرْتَ الرِّضَى بِخِلافِ مَا يُرْضِي اللَّهَ مُدَاهِناً، وَ لا وَهَنْتَ لِمَا أَصَابَكَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
و به علّت سستی بر خلاف آنچه خدا را خشنود میکند اظهار خشنودی ننموده و برای آنچه در راه خدا به تو دررسیده سست نشدی؛
وَ لا ضَعُفْتَ؛ وَ لا اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ مُرَاقِبا، مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ تَكُونَ كَذَلِكَ
و به خاطر ترس و زبونی از خواستن حقّت ناتوان و درمانده نگشتی، پناه به خدا از اینکه چنین باشی،
بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ، وَ فَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَكَ
بلکه زمانی که مورد ستم واقع شدی به حساب پروردگارت گذاشتی
وَ ذَكَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّكَرُوا وَ وَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا، وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَمَا تَخَوَّفُوا
و کارت را به او واگذار کردی و ستمکاران را پند دادی ولی نپذیرفتند و اندرز دادی ولی قبول نکردند و آنان را از خدا ترساندی، ولی نترسیدند
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ، حَتَّى دَعَاكَ اللَّهُ إِلَى جِوَارِهِ وَ قَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيَارِهِ
و گواهی میدهم که تو ای امیرمؤمنان در راه خدا آنگونه که شایسته جهاد بود جهاد کردی تا اینکه خدا تو را به جوارش فرا خواند و به اختیارش تو را به جانب خود قبض روح کرد
وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَكَ الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ إِيَّاكَ، لِتَكُونَ الْحُجَّةُ لَكَ عَلَيْهِمْ، مَعَ مَا لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ؛
و حجّتت را بر دشمنانت با به قتل رساندن تو همراه کرد، تا حجّت به سود تو و بر زیان آنان باشد، همراه با آنچه برای تو بود از حجّتهای رسا بر همه آفریدههای او
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا وَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ صَابِراً وَ جُدْتَ بِنَفْسِكَ مُحْتَسِباً
سلام بر تو ای امیر مؤمنان، خدا را خالصانه عبادت کردی و صابرانه در راه خدا جهاد نمودی و به حساب خدا جانبازی کردی
وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِيِّهِ وَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ
و به کتابش عمل نمودی و روش پیامبرش را پیروی کردی و نماز را بپا داشتی و زکات را پرداختی
وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ مَا اسْتَطَعْتَ، مُبْتَغِيا مَا عِنْدَ اللَّهِ، رَاغِباً فِيمَا وَعَدَ اللَّهُ
و به معروف امر کردی و تا توانستی از منکر نهی نمودی، طالب بودی آنچه را نزد خداست، مشتاق بودی در آنچه خدا وعده داد،
لا تَحْفِلُ بِالنَّوَائِبِ، وَ لا تَهِنُ عِنْدَ الشَّدَائِدِ؛ وَ لا تَحْجِمُ عَنْ مُحَارِبٍ،
کاسه صبرت از پیش آمدها لبریز نشد و هنگام سختیها سست نگشتی؛از برابر هیچ جنگجویی بازنگشتی،
أَفِكَ مَنْ نَسَبَ غَيْرَ ذَلِكَ إِلَيْكَ، وَ افْتَرَى بَاطِلاً عَلَيْكَ، وَ أَوْلَى لِمَنْ عَنَدَ عَنْكَ
آنکه غیر این امور را به تو نسبت داد تهمت زد و به باطل بر تو دروغ بست و مرگ بر کسی که با اصرار بر مخالفت با تو از تو روی گرداند
لَقَدْ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ الْجِهَادِ وَ صَبَرْتَ عَلَى الْأَذَى صَبْرَ احْتِسَابٍ
به راستی در راه خدا آنگونه که شایسته جهاد بود جهاد کردی و بر آزار مردم به نیکی صبر کردی صبری به حساب خدا
وَ أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ، وَ صَلَّى لَهُ وَ جَاهَدَ وَ أَبْدَى صَفْحَتَهُ فِي دَارِ الشِّرْكِ
تویی اوّل کسی که به خدا ایمان آوردی و برای او نماز خواندی و جهاد کردی و خود را در خانه شرک برای حق آشکار نمودی
وَ الْأَرْضُ مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً، وَ الشَّيْطَانُ يُعْبَدُ جَهْرَةً
درحالیکه زمین انباشته به گمراهی بود و شیطان آشکارا عبادت میشد
وَ أَنْتَ الْقَائِلُ: لا تَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّةً، وَ لا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَةً
و تویی گوینده این سخن: کثرت مردم در پیرامونم عزّتی به من نیفزاید و پراکنده شدنشان ترسی به من اضافه نکند،
وَ لَوْ أَسْلَمَنِي النَّاسُ جَمِيعاً، لَمْ أَكُنْ مُتَضَرِّعاً
اگر همه مردم از من دست بردارند، نالان نشوم
اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ وَ آثَرْتَ الْآخِرَةَ عَلَى الْأُولَى فَزَهِدْتَ، وَ أَيَّدَكَ اللَّهُ وَ هَدَاكَ وَ أَخْلَصَكَ وَ اجْتَبَاكَ
پناهنده به خدا شدی و عزّت یافتی، آخرت را بر دنیا برگزیدی و پارسا گشتی، خدا حمایتت کرد و راهنماییات فرمود و در گردونه خلوص قرار داد و تو را برگزید
فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُكَ وَ لا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُكَ، وَ لا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُكَ
کردارهایت ضد و نقیض نشد، گفتارهایت اختلاف نیافت، حالاتت زیر و رو نگشت
وَ لا ادَّعَيْتَ وَ لا افْتَرَيْتَ عَلَى اللَّهِ كَذِباً، وَ لا شَرِهْتَ إِلَى الْحُطَامِ وَ لا دَنَّسَكَ الْآثَامُ
ادعای بیهوده نکردی و بر خدا دروغ نبستی و به متاع اندک دنیا طمع نورزیدی، گناهان تو را آلوده نساخت
وَ لَمْ تَزَلْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ يَقِينٍ مِنْ أَمْرِكَ تَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
همواره امورت بر پایه برهانی از سوی پروردگارت بود، در کارت بر یقین بودی، به سوی حق و راه مستقیم هدایت مینمودی
أَشْهَدُ شَهَادَةَ حَقٍّ وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ أَنَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ سَادَاتُ الْخَلْقِ، وَ أَنَّكَ مَوْلايَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ؛
گواهی میدهم گواهی راست و درست و سوگند میخورم سوگند صدق که محمّد و خاندانش (درود خدا بر آنان باد) سروران آفریدههایند و اینکه تو مولای من و مولای همه مؤمنانی؛
وَ أَنَّكَ عَبْدُ اللَّهِ وَ وَلِيُّهُ وَ أَخُو الرَّسُولِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّهُ الْقَائِلُ لَكَ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ مَا آمَنَ بِي مَنْ كَفَرَ بِكَ
تو بنده خدا و ولی او و برادر پیامبر و جانشین و وارث او هستی و او گویندهی این سخن به حضرت توست: سوگند به کسی که مرا به حق برانگیخت به من ایمان نیاورد آنکه به تو کافر شد
وَ لا أَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَكَ وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْكَ
و به خدا اقرار ننمود آنکه به انکار تو برخاست، گمراه شد کسی که مردم را از تو بازداشت
وَ لَمْ يَهْتَدِ إِلَى اللَّهِ وَ لا إِلَيَّ مَنْ لا يَهْتَدِي بِكَ وَ هُوَ قَوْلُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ
و به سوی خدا و به سوی من راه نیافت و این گفتار پروردگار عزّوجل من است:
﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحا ثُمَّ اهْتَدَى﴾ إِلَى وِلايَتِكَ
«یقیناً من آمرزندۀ کسی هستم که توبه کرده و ایمان آورده و کار شایسته انجام داده، سپس به سوی ولایت تو هدایت یافت.»
مَوْلايَ فَضْلُكَ لا يَخْفَى، وَ نُورُكَ لا يُطْفَأُ، وَ أَنَّ مَنْ جَحَدَكَ الظَّلُومُ الْأَشْقَى
مولای من احسان تو پنهان نیست و نورت خاموش نگردد و آنکه تو را انکار کند ستمکار و بدبخت است
مَوْلايَ أَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَى الْعِبَادِ وَ الْهَادِي إِلَى الرَّشَادِ وَ الْعُدَّةُ لِلْمَعَادِ
مولای من تو حجّت بر بندگانی و راهنمای به سوی راه راستی و ذخیره روز معادی
مَوْلايَ لَقَدْ رَفَعَ اللَّهُ فِي الْأُولَى مَنْزِلَتَكَ وَ أَعْلَى فِي الْآخِرَةِ دَرَجَتَكَ
مولای من خدا مقامت را در دنیا بلند کرد و درجهات را در آخرت والا گردانید
وَ بَصَّرَكَ مَا عَمِيَ عَلَى مَنْ خَالَفَكَ وَ حَالَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَوَاهِبِ اللَّهِ لَكَ
و بینایت نمود به آنچه بر کسی که با تو مخالفت کرد پوشیده ماند و بین تو و نعمتهای خدادادی به تو حجاب شد
فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّي الْحُرْمَةِ مِنْكَ، وَ ذَائِدِي الْحَقِّ عَنْكَ
لعنت خدا بر حلال شمارندگان حرمتت و دفعکنندگان حقّت
وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ، الَّذِينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيهَا كَالِحُونَ،
و گواهی میدهم که آنان از زیانکارترین مردمی هستند که آتش، چهره آنان را میسوزاند و در میان دوزخ، زشت و عبوس هستند
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا أَقْدَمْتَ وَ لا أَحْجَمْتَ وَ لا نَطَقْتَ وَ لا أَمْسَكْتَ إِلا بِأَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ
و گواهی میدهم که اقدام نکردی و قدم به عقب نگذاشتی و سخن نگفتی و باز نایستادی مگر به فرمان خدا و رسولش
قُلْتَ: وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَدْ نَظَرَ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، أَضْرِبُ بِالسَّيْفِ قُدْما
خودت فرمودی: سوگند به آنکه جانم در دست اوست، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) به من نظر کرد، درحالیکه پیشقدمانه شمشیر میزدم،
فَقَالَ: يَا عَلِيُّ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلا أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدِي
ایشان به من فرمود: ای علی تو نسبت به من به منزله هارونی نسبت به موسی، جز اینکه بعد از من پیغمبری نیست
وَ أُعْلِمُكَ أَنَّ مَوْتَكَ وَ حَيَاتَكَ مَعِي، وَ عَلَى سُنَّتِي
و من تو را خبر میدهم که مرگ و زندگی تو با من و بر اساس راه و رسم من است
فَوَ اللَّهِ مَا كَذِبْتُ وَ لا كُذِبْتُ وَ لا ضَلَلْتُ وَ لا ضُلَّ بِي، وَ لا نَسِيتُ مَا عَهِدَ إِلَيَّ رَبِّي
به خدا سوگند دروغ نگفتم و به من دروغ گفته نشد و گمراه نشدم و کسی به وسیله من گمراه نشده و آنچه را پروردگارم با من عهد کرده فراموش نکردم
وَ إِنِّي لَعَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي بَيَّنَهَا لِنَبِيِّهِ وَ بَيَّنَهَا النَّبِيُّ لِي، وَ إِنِّي لَعَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ أَلْفِظُهُ لَفْظا صَدَقْتَ، وَ اللَّهِ وَ قُلْتَ الْحَقَّ؛
من بر برهانی از سوی پروردگارم هستم که برای پیامبرش بیان نموده و پیامبر نیز برای من بیان داشته و من به راستی بر راه روشن هستم که آن را صریح میگویم با صراحت تمام، ای امیرمؤمنان به خدا سوگند راست گفتی و حق گفتی؛
فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاكَ بِمَنْ نَاوَاكَ، وَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ يَقُولُ: ﴿هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ﴾
پس خدا لعنت کند کسی که تو را با آنکه با تو دشمنی کرد، برابر قرار داد درحالیکه خدا میفرماید: «آیا کسانی که معرفت [به حقایق] دارند با کسانی که تهی از معرفتند یکسانند؟»
فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وِلايَتَكَ
پس خدا لعنت کند کسی را که مساوی تو قرار داد، آن کس را که خدا ولایتت را بر او واجب کرد
وَ أَنْتَ وَلِيُّ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ، وَ الذَّابُّ عَنْ دِينِهِ وَ الَّذِي نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضِيلِهِ؛
و حال اینکه تو ولی خدایی و برادر رسول خدایی و دفاع کننده از دین خدایی و کسی هستی که قرآن به برتریاش گویاست
قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً﴾
خدای تعالی فرمود: «و جهادکنندگان را بر خانهنشینانِ [بیعذر] به پاداشی بزرگ برتری داده است؛ [آن پاداش بزرگ] رتبههایی از سوی خدا [است] و [آنان را به] آمرزشی [ویژه میآمرزد] و [به] رحمتی [خاص مورد رحمت قرار میدهد]؛ خداوند همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.»
وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ، كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ
و خدای تعالی فرمود: «آیا آبدادن به حاجیان، و آبادکردنِ مسجدالحرام را [از نظر ارزش] مانند [عمل] کسی قرار دادهاید که به خداوند و روز قیامت ایمان دارد
وَ جَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ، وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
و در راه خدا جهاد کرده است؟ [ارزش این دو] نزد خداوند یکسان نیست؛ خداوند مردم ستمکار را هدایت نمیکند
الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ، بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ؛
آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهایشان در راه خدا به جهاد برخاستند مقامشان در پیشگاه خداوند والاتر است و اینان کامیابند
يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوَانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُقِيمٌ، خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدا إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ
پروردگارشان آنان را از نزد خود به رحمتی ویژه و خشنودی و بهشتهایی که در آنها نعمتهای فراوان و ابدی است مژده میدهد؛ در آنجا همواره جاودانهاند، همانا خداست که پاداشی بزرگ نزد اوست.»
أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَةِ اللَّهِ الْمُخْلِصُ لِطَاعَةِ اللَّهِ، لَمْ تَبْغِ بِالْهُدَى بَدَلا وَ لَمْ تُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ أَحَدا
گواهی میدهم که تو به ستایش خدا مخصوص گشتهای و مخلص در طاعت خدایی، برای هدایت جایگزینی نجستی و در بندگی پروردگارت احدی را شریک نساختی
وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اسْتَجَابَ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فِيكَ دَعْوَتَهُ
خدای تعالی دعای پیامبرش (درود خدا بر او و خاندانش) را در حق تو اجابت کرد
ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهَارِ مَا أَوْلاكَ لِأُمَّتِهِ إِعْلاءً لِشَأْنِكَ وَ إِعْلانا لِبُرْهَانِكَ، وَ دَحْضاً لِلْأَبَاطِيلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعَاذِيرِ
سپس اظهار آنچه تو را سزاوار حکومت بر ملّتش کرده بود به او فرمان داد، برای بالا بردن شأنت و علنی ساختن برهانت و دفع باطلها و بریدن بهانهها
فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفَاسِقِينَ، وَ اتَّقَى فِيكَ الْمُنَافِقِينَ أَوْحَى إِلَيْهِ رَبُّ الْعَالَمِينَ
پس زمانی که از آشوب اهل فسق بیمناک شد و درباره تو در برابر منافقان محافظهکاری کرد، پروردگار جهانیان به او وحی کرد:
﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ، بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ، وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ﴾
ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [دربارۀ معرفی علیبنابیطالب (علیهالسلام) به مقام ولایت و امامت بر امت] بر تو نازل شده ابلاغ کن! اگر انجام ندهی پیام خدا را به مردم نرساندهای! خداوند تو را از [گزند] مردم حفظ میکند؛
فَوَضَعَ عَلَى نَفْسِهِ أَوْزَارَ الْمَسِيرِ، وَ نَهَضَ فِي رَمْضَاءِ الْهَجِيرِ فَخَطَبَ، وَ أَسْمَعَ وَ نَادَى فَأَبْلَغَ
پس او بارهای سنگین سفر را بر دوش جان نهاد و در حرارت شدید نیمه روز برخاست، سخنرانی کرد و شنواند و فریاد زد، پس پیام حق را رساند
ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقَالَ هَلْ بَلَّغْتُ فَقَالُوا: اللَّهُمَّ بَلَى فَقَالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ
سپس از همه آنها پرسید: آیا رساندم؟ گفتند: به خدا قسم آری. فرمود: خدایا شاهد باش
ثُمَّ قَالَ: أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا بَلَى فَأَخَذَ بِيَدِكَ وَ قَالَ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاهُ
سپس به مردم خطاب کرد: آیا من آن نیستم که به مؤمنان از خود آنان سزاوارترم؟ گفتند: آری، پس دست تو را گرفت و فرمود: هرکه من مولای اویم، پس این علی مولای اوست
اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» .
خدایا دوست بدار هرکه او را دوست دارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد و یاری کن کسی را که یاریاش کند و خوار کن هرکه خوارش سازد؛
فَمَا آمَنَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيكَ عَلَى نَبِيِّهِ، إِلّا قَلِيلٌ وَ لا زَادَ أَكْثَرَهُمْ غَيْرَ تَخْسِيرٍ
پس به آنچه خدا درباره تو بر پیامبرش نازل کرد، ایمان نیاورد جز عدهای اندک و اکثرشان را نیفزود جز زیانکاری
وَ لَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِيكَ مِنْ قَبْلُ وَ هُمْ كَارِهُونَ
پیش از آن نیز خدا در حق تو این آیه را نازل کرد درحالیکه آنان دوست نداشتند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ، وَ يُحِبُّونَهُ
«ای مؤمنان! هرکس از شما از دین خود برگردد [و به آیینهای ضد اسلام روی آورَد زیانی به خدا و پیامبر نمیرساند]، خداوند بهزودی گروهی را میآورد که محبوب خدایند و خداوند هم محبوب آنان است
أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ، يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ
در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرسخت [و قدرتمند]، همواره در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنشِ هیچ سرزنشکنندهای نمیهراسند
ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
این احسان خداست که به هرکس بخواهد میدهد؛ خداوند بسیار عطاکننده و داناست
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ، وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ
سرپرست و دوست واقعی شما فقط خدا و پیامبر اوست و نیز مؤمنانی [چون علیبنابیطالب علیه السلام] که همواره نماز را [با شرایط ویژهاش] برپامیدارند و درحال رکوع به تهیدستان صدقه میدهند
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ
و آنانکه خدا و پیامبرش و مؤمنانی [چون امامان معصوم علیهمالسلام] را به سرپرستی و دوستی بپذیرند [حزب خدایند و] مسلّماً حزب خدا فقط [همهجا و در هر زمان] پیروزند»
رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ، فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ
«پروردگارا! به آنچه [از نزد خود برای هدایتِ ما] نازل کردی ایمان آوردیم و از این پیامبر [یعنی عیسی مسیح] پیروی کردیم، پس ما را در زمرۀ گواهیدهندگان [به صِدق نبوت عیسی و برحق بودنِ کتابهای آسمانی] بنویس!»
رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا، وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
«[اینان میگویند:] پروردگارا! دلهایمان را پس از آنکه هدایتمان کردی منحرف مکن! و از سوی خود رحمتی بر ما ببخش؛ زیرا تو بسیار بخشندهای.»
اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هَذَا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ فَالْعَنْ مَنْ عَارَضَهُ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ
پروردگارا به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم و از پیامبر پیروی نمودیم، پس ما را با گواهان بنویس. پروردگارا دلهای ما را پس از آنکه هدایتمان کردی منحرف مساز و به ما از نزد خود رحمتی ببخش که تو بسیار بخشندهای، خدایا ما میدانیم که این گفتار از نزد تو حق است، پس لعنت کن کسی را که با آن معارضه کرد و به آن کبر ورزید و آن را تکذیب کرد و کافر شد
﴿وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾
و بهزودی آنانکه ستم کردند خواهند دانست به چه بازگشتگاهی باز خواهند گشت؛
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ وَ أَوَّلَ الْعَابِدِينَ
سلام بر تو ای امیرمؤمنان و سرور جانشینان و رأس عبادتکنندگان
وَ أَزْهَدَ الزَّاهِدِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ
و پارساترین پارسایان و رحمت خدا و برکات و درودها و تحیاتش بر تو باد
أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى حُبِّهِ، مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً لِوَجْهِ اللَّهِ، لا تُرِيدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُكُورا
تویی خوراننده طعام در حال دوست داشتن آن، به درمانده و یتیم و اسیر، تنها به خاطر خشنودی خدا که از آنها پاداش و سپاسی نمیخواستی
وَ فِيكَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ
و خدای تعالی در حق تو چنین گفت: «و [آنان را در امور معیشت] بر خود ترجیح میدهند گرچه خودشان را نیاز شدیدی باشد
وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
و کسانی که از بخل و حرصشان مصون داشتهاند [بر همۀ موانع راه سعادت] پیروزند»
وَ أَنْتَ الْكَاظِمُ لِلْغَيْظِ، وَ الْعَافِي عَنِ النَّاسِ، وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
تویی فرو برنده خشم و گذشتکننده از مردم و خدا نیکوکاران را دوست دارد،
وَ أَنْتَ الصَّابِرُ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ، وَ حِينَ الْبَأْسِ
تویی صبرکننده در تنگدستی و پریشانحالی و به هنگام جنگ
وَ أَنْتَ الْقَاسِمُ بِالسَّوِيَّةِ، وَ الْعَادِلُ فِي الرَّعِيَّةِ، وَ الْعَالِمُ بِحُدُودِ اللَّهِ مِنْ جَمِيعِ الْبَرِيَّةِ،
تویی بخش کننده به برابری و دادگر در میان ملّت و آگاه به مقرّرات خدا، از میان همه انسانها
وَ اللَّهُ تَعَالَى أَخْبَرَ عَمَّا أَوْلاكَ مِنْ فَضْلِهِ بِقَوْلِهِ: ﴿أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنا كَمَنْ كَانَ فَاسِقا لا يَسْتَوُونَ؟
خدای تعالی خبر داد از آنچه تو را از فضلش انتخاب کرده به گفتهاش: [با توجه به این حقیقت] آیا مؤمنانِ [اهل عبادت] مانند کسانی هستند که منحرف و نافرمانند؟ [نه، هرگز این دو گروه] مساوی نیستند
أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى، نُزُلا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾؛
اما برای کسانی که مؤمنند و کارهای شایسته انجام دادهاند، بهشتها و اقامتگاه دائمی است که به آنان به پاداش اعمالی که همواره انجام میدادند پیشکش میشود؛
وَ أَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزِيلِ، وَ حُكْمِ التَّأْوِيلِ، وَ نَصِّ الرَّسُولِ
و تویی اختصاص یافته به علم قرآن و حکم تأویل و صریح گفتار پیامبر
وَ لَكَ الْمَوَاقِفُ الْمَشْهُودَةُ، وَ الْمَقَامَاتُ الْمَشْهُورَةُ
و توراست موقعیتهای گواهی شده و مقامات مشهود
وَ الْأَيَّامُ الْمَذْكُورَةُ، يَوْمَ بَدْرٍ وَ يَوْمَ الْأَحْزَابِ
و روزهای یاد شده، روز بدر و روز احزاب
إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ، وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ، وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا
«و در آن حال چشمها [از شدت ترس] خیره شد و جانها به گلو رسید و به خداوند [در مورد وعدههایش] گمانها [ی ناروا] میبردید
هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ، وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِيدا
آنجا بود که مؤمنان [در برابر هجومِ احزابِ متحد] مورد آزمایش قرار گرفتند و [نهایتاً] به اضطرابی سخت دچار شدند
وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ، مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلا غُرُورا
[در] همان زمان [بود] که منافقان و آنانکه در دلهایشان بیماری شدید [ضعف اعتقاد و سستی اعتماد به خدا] وجود داشت میگفتند: خدا و پیامبرش جز بر پایۀ فریب به ما وعدۀ [پیروزی] ندادهاند؛
وَ إِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ: يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا
[در] آن هنگامه [بود] که گروهی از آنان گفتند: ای اهل مدینه! [میدان نبرد] جای درنگ و ماندن شما نیست، پس [به مدینه] بازگردید!
وَ يَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ: إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلا فِرَارا
و گروهی [دیگر] از پیامبر اجازۀ [بازگشت به مدینه] میخواستند [و بهانۀ آنان این بود که] میگفتند: خانههای ما بدون حفاظ است [و به این سبب در معرض خطر قرار دارد]؛ درحالیکه بدون حفاظ نبود و آنان قصدی جز فرار [از جبهه] نداشتند»
وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا: هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ
و خدای تعالی فرمود: «چون مؤمنان، احزابِ [متحد] را [در میدان جنگِ خندق] دیدند گفتند: این همان [جنگی] است که خدا و پیامبرش به ما وعده دادند [که در صورت استقامت و پشتنکردن به آن، از پیروزی و ثواب عظیمش بهرهمند خواهیم شد]
وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، وَ مَا زَادَهُمْ إِلا إِيمَانا وَ تَسْلِيما
و خدا و پیامبرش [به ما] وعدۀ راست و درست دادهاند؛ و [دیدن احزاب متحد با هم] جز بر ایمان و تسلیمشان [نسبت به خدا و رسول] نیفزود»
فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ، وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ، ﴿وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرا
پس «عمرو» قهرمان آنها را کشتی و جمع آنان را فراری دادی، «و خداوند کافرانِ [شرکتکننده در جنگ خندق] را درحالیکه به هیچ خیری [از پیروزی و غنیمت] دست نیافتند با [درونِ آکنده از] خشمشان [از اطراف مدینه به مناطقشان] برگرداند و مومنان را از [سختی و مشقّت] جنگ نجات داد
وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ، وَ كَانَ اللَّهُ قَوِيّا عَزِيزا﴾
خداوند همواره نیرومند و توانای شکستناپذیر است.»
وَ يَوْمَ أُحُدٍ ﴿إِذْ يُصْعِدُونَ وَ لا يَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ، وَ الرَّسُولُ يَدْعُوهُمْ فِي أُخْرَاهُمْ﴾
«[به یاد آرید] زمانی که [از میدان جنگ تا مرز پنهانشدن از دیدهها] دور میشدید و به هیچکس توجه نداشتید درحالیکه پیامبر [که پاسخ به دعوتش واجب است] شما را از پشت سرتان [برای دفاع از حق و عقبراندنِ دشمن] فرامیخواند [و شما جواب نمیدادید]»،
وَ أَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ الْمُشْرِكِينَ عَنِ النَّبِيِّ، ذَاتَ الْيَمِينِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ
تو بودی که مشرکان را برای حفظ پیامبر به راست و چپ دفع میکردی
حَتَّى رَدَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْكُمَا خَائِفِينَ، وَ نَصَرَ بِكَ الْخَاذِلِينَ
تا خدا گزند آنان را در حالی که ترسان بودند از شما دو بزرگوار برگرداند و شکستخوردگان را به وسیله تو یاری کرد
وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ عَلَى مَا نَطَقَ بِهِ التَّنْزِيلُ: ﴿إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئا
و روز حنین، بنا بر آنچه قرآن در این آیه به آن گویا شد: «زمانی که فزونی افرادتان شما را مغرور و شگفتزده کرد، ولی فزونی افراد، چیزی [از خطر] را از شما برطرف نکرد
وَ ضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ، ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ
و زمین با همۀ فراخیاش بر شما تنگ شد، آنگاه پشتکُنان از عرصۀ نبرد گریختید
ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ﴾
سپس خداوند [نعمت] آرامش خود را بر پیامبرش و مؤمنان نازل کرد»
وَ الْمُؤْمِنُونَ أَنْتَ وَ مَنْ يَلِيكَ، وَ عَمُّكَ الْعَبَّاسُ يُنَادِي الْمُنْهَزِمِينَ: يَا أَصْحَابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ
«مؤمنان» تو بودی و همراهانت و عمویت عباس [که] شکستخوردگان را صدا میزد: ای اصحاب سوره بقره
يَا أَهْلَ بَيْعَةِ الشَّجَرَةِ، حَتَّى اسْتَجَابَ لَهُ قَوْمٌ قَدْ كَفَيْتَهُمُ الْمَئُونَةَ
ای اهل بیعت شجره تا جماعتی به او پاسخ دادند که تو رنج آنها را کفایت کردی
وَ تَكَفَّلْتَ دُونَهُمُ الْمَعُونَةَ، فَعَادُوا آيِسِينَ مِنَ الْمَثُوبَةِ، رَاجِينَ وَعْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِالتَّوْبَةِ، وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ
و به جای آنها کمک را عهدهدار شدی، پس نومید از پاداش برگشتند و امیدوار به وعده خدای تعالی به سبب توبه و این است سخن خدا که عظیم باد یادش:
﴿ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ عَلَى مَنْ يَشَاءُ﴾ وَ أَنْتَ حَائِزٌ دَرَجَةَ الصَّبْرِ، فَائِزٌ بِعَظِيمِ الْأَجْرِ
«آنگاه خداوند بعد از این [گناه فرار از جبهه]، توبۀ هرکس را بخواهد میپذیرد»، درحالیکه تو درجۀ صبر را به دست آوردی و به مزد بزرگ پیروز شدی
وَ يَوْمَ خَيْبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِينَ، وَ قَطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛
و روز خیبر که خدا شکست منافقان را آشکار کرد و دنباله کافران را برید و خدا را سپاس پروردگار جهانیان
﴿وَ لَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ، وَ كَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولا﴾؛
«با اینکه پیش از این [در معرکۀ اُحُد] با خداوند پیمان بسته بودند که [از جنگ] نگریزند، [اکنون یقین داشته باشند که] پیمانِ با خداوند همواره مورد بازخواست خواهد بود»؛
مَوْلايَ أَنْتَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ، وَ الْمَحَجَّةُ الْوَاضِحَةُ، وَ النِّعْمَةُ السَّابِغَةُ، وَ الْبُرْهَانُ الْمُنِيرُ
مولای من تویی حجّت رسا و راه روشن و نعمت کامل و برهان تابناک
فَهَنِيئاً لَكَ بِمَا آتَاكَ اللَّهُ مِنْ فَضْلٍ، وَ تَبّا لِشَانِئِكَ ذِي الْجَهْلِ
پس گوارا باد تو را، آنچه خدا از برتری به تو داد و نابود باد دشمن نادانت
شَهِدْتَ مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جَمِيعَ حُرُوبِهِ وَ مَغَازِيهِ
با پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) در تمام جنگها و لشکرکشیهایش حاضر بودی
تَحْمِلُ الرَّايَةَ أَمَامَهُ، وَ تَضْرِبُ بِالسَّيْفِ قُدَّامَهُ
پیشاپیش او پرچم اسلام را به دوش میکشیدی و در برابرش شمشیر میزدی
ثُمَّ لِحَزْمِكَ الْمَشْهُورِ، وَ بَصِيرَتِكَ فِي الْأُمُورِ، أَمَّرَكَ فِي الْمَوَاطِنِ وَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكَ أَمِيرٌ
سپس تنها برای تدبیر و کاردانی مشهودت و بیناییات در امور، در تمام میدانها تو را به فرماندهی میگماشت و امیری بر تو نبود،
وَ كَمْ مِنْ أَمْرٍ صَدَّكَ عَنْ إِمْضَاءِ عَزْمِكَ فِيهِ التُّقَى، وَ اتَّبَعَ غَيْرُكَ فِي مِثْلِهِ الْهَوَى
چه بسیار کارهایی که تقوا مانع اجرای تصمیمت در آنها شد، اما غیر تو در مثل آن از هوای نفس پیروی کرد
فَظَنَّ الْجَاهِلُونَ أَنَّكَ عَجَزْتَ عَمَّا إِلَيْهِ انْتَهَى، ضَلَّ وَ اللَّهِ الظَّانُّ لِذَلِكَ وَ مَا اهْتَدَى
پس نادانان گمان کردند که تو از آنچه او به آن رسید عاجز شدی، به خدا قسم گمانکننده اینچنین گمراه شد و راه نیافت
وَ لَقَدْ أَوْضَحْتَ مَا أَشْكَلَ مِنْ ذَلِكَ لِمَنْ تَوَهَّمَ وَ امْتَرَى، بِقَوْلِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ
و تو واضح ساختی آنچه از این امور مشکل شده بود، برای آنکه توهّم و تردید کرد به گفتارت، درود خدا بر تو که فرمودی
قَدْ يَرَى الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِيلَةِ، وَ دُونَهَا حَاجِزٌ مِنْ تَقْوَى اللَّهِ
گاهی انسان زبردست و چیره روی چاره را میبیند، ولی در برابرش پردهای از تقوای خداست
فَيَدَعُهَا رَأْيَ الْعَيْنِ، وَ يَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لا حَرِيجَةَ لَهُ فِي الدِّينِ
در نتیجه روی چاره را آشکارا رها میکند، ولی فرصت آن را غنیمت میداند کسی که در امر دین باکی ندارد؛
صَدَقْتَ وَ اللَّهِ، وَ خَسِرَ الْمُبْطِلُونَ، وَ إِذْ مَاكَرَكَ النَّاكِثَانِ فَقَالا، نُرِيدُ الْعُمْرَةَ
به خدا سوگند راست گفتی و یاوهسرایان دچار زیان شدند، هنگامی که آن دو عهدشکن [طلحه و زبیر] با تو به فریبکاری برخاستند و گفتند قصد عمره داریم
فَقُلْتَ لَهُمَا: «لَعَمْرُكُمَا مَا تُرِيدَانِ الْعُمْرَةَ، لَكِنْ تُرِيدَانِ الْغَدْرَةَ»، فَأَخَذْتَ الْبَيْعَةَ عَلَيْهِمَا، وَ جَدَّدْتَ الْمِيثَاقَ
به آنان گفتی: به جان خودتان قسم قصد عمره ندارید، بلکه قصد خیانت دارید، در نتیجه از آن دو نفر بیعت گرفتی و پیمان را محکم کردی
فَجَدَّا فِي النِّفَاقِ، فَلَمَّا نَبَّهْتَهُمَا عَلَى فِعْلِهِمَا، أَغْفَلا وَ عَادَا وَ مَا انْتَفَعَا، وَ كَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهِمَا خُسْرا؛
پس در نفاق کوشیدند، زمانی که بر کار نادرستشان آگاهشان کردی، بیتوجّهی کردند و به کار خویش بازگشتند، ولی بهرهمند نشدند و سرانجام کار هر دو خسران شد؛
ثُمَّ تَلاهُمَا أَهْلُ الشَّامِ، فَسِرْتَ إِلَيْهِمْ بَعْدَ الْإِعْذَارِ
سپس اهل شام خیانت آن دو را دنبال کردند و تو پس از بستن راه عذر بر آنان به سویشان حرکت کردی،
وَ هُمْ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ، وَ لا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ، هَمَجٌ رَعَاعٌ ضَالُّونَ
ولی آنها به دین حق گردن ننهادند و در قرآن تدبّر ننمودند، بیخردان پست و گمراهان ناجوانمرد
وَ بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ فِيكَ كَافِرُونَ، وَ لِأَهْلِ الْخِلافِ عَلَيْكَ نَاصِرُونَ
به آنچه در حقّ تو بر محمّد نازل شده بود کافرند و نسبت به مخالفان ضدّ تو یاری دهندهاند،
وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى بِاتِّبَاعِكَ، وَ نَدَبَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى نَصْرِكَ
درحالیکه خدا به پیروی از تو امر کرد و مؤمنان را به یاری تو فرا خواند
وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا، اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ
و فرمود خدای عزّوجل: ای اهل ایمان! از خداوند [اطاعت کرده و از محرّماتش] بپرهیزید و با صادقان [که انبیاء و اهلبیت (علیهمالسلام) و اولیای خاصِ خدایند] همراه باشید!؛
مَوْلايَ بِكَ ظَهَرَ الْحَقُّ، وَ قَدْ نَبَذَهُ الْخَلْقُ، وَ أَوْضَحْتَ السُّنَنَ بَعْدَ الدُّرُوسِ وَ الطَّمْسِ
مولای من حق بر تو نمایان شد، درحالیکه مردم آن را به یک سو انداختند و تو روشهای دینی را پس از کهنگی و نابودی آشکار ساختی
فَلَكَ سَابِقَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَصْدِيقِ التَّنْزِيلِ؛ وَ لَكَ فَضِيلَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَحْقِيقِ التَّأْوِيلِ،
توراست پیشینه جهاد بر پایه تصدیق به قرآن و توراست فضیلت جهاد بر پایه تحقّق تأویل
وَ عَدُوُّكَ عَدُوُّ اللَّهِ، جَاحِدٌ لِرَسُولِ اللَّهِ، يَدْعُو بَاطِلاً وَ يَحْكُمُ جَائِرا، وَ يَتَأَمَّرُ غَاصِباً وَ يَدْعُو حِزْبَهُ إِلَى النَّارِ
و دشمن تو دشمن خدا و انکارکننده رسول خدا است، دعوت میکند دعوت باطل، حکومت میکند ستمکارانه، فرمان میدهد غاصبانه، دار و دستهاش را به دوزخ میخواند
وَ عَمَّارٌ يُجَاهِدُ وَ يُنَادِي بَيْنَ الصَّفَّيْنِ: الرَّوَاحَ الرَّوَاحَ إِلَى الْجَنَّةِ، وَ لَمَّا اسْتَسْقَى فَسُقِيَ اللَّبَنَ، كَبَّرَ وَ قَالَ:
درحالیکه عمّار جهاد میکرد و میان دو لشگر فریاد میزد: کوچ کنید، کوچ کنید به سوی بهشت و زمانی که آب خواست، با شیر سیراب شد و تکبیر زد و گفت:
قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: آخِرُ شَرَابِكَ مِنَ الدُّنْيَا ضَيَاحٌ مِنْ لَبَنٍ وَ تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ؛ فَاعْتَرَضَهُ أَبُو الْعَادِيَةِ الْفَزَارِيُّ فَقَتَلَهُ،
رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) به من فرمود: آخرین نوشیدنیات از دنیا مخلوطی است از شیر و تو را گروه متجاوز به قتل میرساند؛ پس ابوالعادیه فزاری راه را بر عمّار گرفت و او را کشت،
فَعَلَى أَبِي الْعَادِيَةِ لَعْنَةُ اللَّهِ، وَ لَعْنَةُ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعِينَ
بر ابوالعادیه لعنت خدا و لعنت فرشتگان خدا و همه پیامبران
وَ عَلَى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ، وَ سَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ
و لعنت بر کسی که شمشیر به روی تو کشید و تو به روی او شمشیر کشیدی ای امیرمؤمنان، از مشرکان و منافقان تا روز قیامت
وَ عَلَى مَنْ رَضِيَ بِمَا سَاءَكَ وَ لَمْ يَكْرَهْهُ، وَ أَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ، أَوْ أَعَانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسَانٍ
و بر آنکه خشنود شد به آنچه تو را غمگین ساخت و غم تو او را ناخوش نداشت و دیده برهم نهاد و بیتفاوت گذشت و علّت و عاملش را انکار نکرد یا ضدّ تو به دست و زبان کمک کرد
أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ، أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهَادِ مَعَكَ، أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ، وَ جَحَدَ حَقَّكَ
یا از یاریات دست کشید یا از جهاد نمودن به همراه تو، کنارهگیری کرد یا فضل تو را کوچک شمرد و حقّت را انکار کرد
أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ
یا با تو برابر نمود کسی را که خدا قرار داد تو را سزاوارتر به او از خود او
وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، وَ سَلامُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ
درودهای خدا و رحمت و برکات و سلام و تحیاتش بر تو
وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِكَ الطَّاهِرِينَ، إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ؛
و بر امامان از خاندان پاک تو، زیرا او ستوده و بزرگوار است؛
وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ، وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقَّكَ، غَصْبُ الصِّدِّيقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرَاءِ، سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَدَكاً
کار شگفتتر و حادثه زشتتر، پس از انکار حق تو، غصب فدک صدّیقه طاهره زهرا سرور زنان
وَ رَدُّ شَهَادَتِكَ وَ شَهَادَةِ السَّيِّدَيْنِ سُلالَتِكَ ، وَ عِتْرَةِ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكُمْ
و نپذیرفتن گواهی تو و گواهی دو سرور از نژادت و عترت مصطفی است! (درود خدا بر شما باد)
وَ قَدْ أَعْلَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الْأُمَّةِ دَرَجَتَكُمْ، وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ
و حال آنکه خدا درجه شما را بر امّت برتر گرداند و منزلت شما را رفیع قرار داد
وَ أَبَانَ فَضْلَكُمْ، وَ شَرَّفَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ، فَأَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ، وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً
و فضل و شرفتان را بر جهانیان آشکار ساخت و پلیدی را از شما برد و پاکتان ساخت پاک ساختنی ویژه
قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعا، إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً إِلا الْمُصَلِّينَ﴾
خدا عزّوجل فرمود: همانا انسان بیطاقت و حریص آفریده شده؛ چون آسیبی به او رسد بیتابی میکند؛ و هنگامی که خیری [مثل امکاناتِ مادّی] نصیب او شود بخل میورزد؛ به جز نمازگزاران [که از برکت نماز، پُرتحمل و قناعتپیشه و اهل سخاوتاند]
فَاسْتَثْنَى اللَّهُ تَعَالَى نَبِيَّهُ الْمُصْطَفَى، وَ أَنْتَ يَا سَيِّدَ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ جَمِيعِ الْخَلْقِ، فَمَا أَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَكَ عَنِ الْحَقِّ؛
پس خدای متعال، پیامبر برگزیدهاش را و تو را، ای سرور جانشینان از همه مردم استثنا کرد، پس آنانکه به تو ستم کردند، چقدر از دیدن حق کور بودند
ثُمَّ أَفْرَضُوكَ سَهْمَ ذَوِي الْقُرْبَى مَكْراً، وَ أَحَادُوهُ عَنْ أَهْلِهِ جَوْراً، فَلَمَّا آلَ الْأَمْرُ إِلَيْكَ أَجْرَيْتَهُمْ عَلَى مَا أَجْرَيَا، رَغْبَةً عَنْهُمَا بِمَا عِنْدَ اللَّهِ لَكَ
سپس سهم خویشان پیامبر را از باب فریب برای تو مقرّر داشتند، ولی به جور و ستم از اهلش برگرداندند، چون حکومت به تو برگشت با خویشان پیامبر درحالیکه از آن دو نفر رویگردان بودی، به خاطر پاداشی که نزد خدا برای تو بود
فَأَشْبَهَتْ مِحْنَتُكَ بِهِمَا مِحَنَ الْأَنْبِيَاءِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ، عِنْدَ الْوَحْدَةِ وَ عَدَمِ الْأَنْصَارِ
به همان صورت عمل کردی که آن دو نفر عمل کردند، پس گرفتاری تو به آن دو نفر به گرفتاری پیامبران (درود خدا بر ایشان) در هنگام تنهایی و بییاوری شبیه شد
وَ أَشْبَهْتَ فِي الْبَيَاتِ عَلَى الْفِرَاشِ الذَّبِيحَ عَلَيْهِ السَّلامُ،
و در آرمیدن در بستر پیامبر شبیه به اسماعیل ذبیح (درود بر او) شدی
إِذْ أَجَبْتَ كَمَا أَجَابَ، وَ أَطَعْتَ كَمَا أَطَاعَ إِسْمَاعِيلُ، صَابِراً مُحْتَسِباً
چه آنکه تو نیز مانند او قبول کردی و اطاعت نمودی به همان صورت که اسماعیل صابرانه و پاداشخواهانه اطاعت کرد
إِذْ قَالَ لَهُ: ﴿يَا بُنَيَّ، إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ، فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى
وقتی که ابراهیم به او گفت: «پسرکم! همانا در خواب دیدم تو را ذبح میکنم؛ با تأمل بنگر رأی تو چیست؟
قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ، سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ﴾؛
گفت: پدرم! آنچه را به آن مأمور شدهای انجام ده، انشاءاللّه مرا از شکیبایان خواهی یافت»
وَ كَذَلِكَ أَنْتَ لَمَّا أَبَاتَكَ النَّبِيُّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
و تو نیز زمانی که پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) در بسترش خواباندت
وَ أَمَرَكَ أَنْ تَضْجَعَ فِي مَرْقَدِهِ، وَاقِيا لَهُ بِنَفْسِكَ، أَسْرَعْتَ إِلَى إِجَابَتِهِ مُطِيعا، وَ لِنَفْسِكَ عَلَى الْقَتْلِ مُوَطِّنا؛
و به تو فرمان داد در خوابگاهش بیارامی و او را با جانت از شر دشمنان حفظ کنی، فرمانبردارانه به پذیرش دعوتش شتافتی و خود را برای کشته شدن آماده کردی
فَشَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى طَاعَتَكَ، وَ أَبَانَ عَنْ جَمِيلِ فِعْلِكَ، بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِكْرُهُ
در نتیجه خدا از فرمانبرداریات قدردانی کرد و از کار زیبایت به گفتارش جلّ ذکره در قرآن پرده برداشت
﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ﴾؛
آنجا که فرمود: و از مردم کسی [چون علیبنابیطالب(علیه السلام)] است که جانش را برای بهدستآوردن خشنودی خدا میفروشد؛
ثُمَّ مِحْنَتُكَ يَوْمَ صِفِّينَ، وَ قَدْ رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ حِيلَةً وَ مَكْراً، فَأَعْرَضَ الشَّكُّ، وَ عُزِفَ الْحَقُّ، وَ اتُّبِعَ الظَّنُّ
سپس گرفتاریات در جنگ صفین، درحالیکه قرآنها از روی حیله و فریب به نیزهها بالا رفته بود، در نتیجه شک و تردید پیدا شد و حق به یک سو افتاد و از گمان پیروی شد
أَشْبَهَتْ مِحْنَةَ هَارُونَ، إِذْ أَمَّرَهُ مُوسَى عَلَى قَوْمِهِ، فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ
این گرفتاریات شبیه به گرفتاری هارون شد، زمانی که موسی او را بر قوم خود امارت داد، آنها از دور او پراکنده شدند
وَ هَارُونُ يُنَادِي بِهِمْ وَ يَقُولُ: ﴿يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ، وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ
هارون بر سر آنان فریاد میزد و میگفت: ای قومِ من! شما بهوسیلۀ این [مجسمۀ بیجانِ و بیاثر] مورد آزمایش قرار گرفتهاید، بیتردید پروردگار شما خداوند رحمان است،
فَاتَّبِعُونِي وَ أَطِيعُوا أَمْرِي، قَالُوا: لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ، حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى﴾
بر شماست که از من [که پیامبر و جانشین موسی هستم] پیروی کنید و مطیع دستورم باشید؛ گفتند: ما هرگز پرستش گوساله را ترک نمیکنیم تا موسی بهسویمان بازگردد!
وَ كَذَلِكَ أَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ، قُلْتَ: يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهَا وَ خُدِعْتُمْ
و همچنین تو ای امیرمؤمنان، همین که قرآنها بالا رفت گفتی: ای ملّت شما به آن آزمایش شدید و گرفتار نیرنگ گشتهاید
فَعَصَوْكَ وَ خَالَفُوا عَلَيْكَ، وَ اسْتَدْعَوْا نَصْبَ الْحَكَمَيْنِ فَأَبَيْتَ عَلَيْهِمْ، وَ تَبَرَّأْتَ إِلَى اللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ، وَ فَوَّضْتَهُ إِلَيْهِمْ
امّا از خواسته تو سرپیچی کردند و با تو به مخالفت برخاستند و گماشتن دو داور را از تو تقاضا نمودند، تو از تقاضای آنان سرباز زدی و از عمل آنان به سوی خدا بیزاری جستی و آنان را به خودشان واگذاشتی
فَلَمَّا أَسْفَرَ الْحَقُّ وَ سَفِهَ الْمُنْكَرُ، وَ اعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَ الْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ، اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ
پس زمانی که حق آشکار شد و خطای منکر روشن گشت و به لغزش و انحراف از راه حق اعتراف کردند، پس از آن دچار اختلاف شدند
وَ أَلْزَمُوكَ عَلَى سَفَهٍ التَّحْكِيمَ، الَّذِي أَبَيْتَهُ وَ أَحَبُّوهُ وَ حَظَرْتَهُ، وَ أَبَاحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِي اقْتَرَفُوهُ
و از روی بیخردی تو را مجبور به پذیرفتن حکمیت کردند، حکمیتی که از آن سرباز زدی و آنان میخواستند و تو از آن باز داشتی، حلال دانستند گناهانشان را که مرتکب شدند؛
وَ أَنْتَ عَلَى نَهْجِ بَصِيرَةٍ وَ هُدًى، وَ هُمْ عَلَى سُنَنِ ضَلالَةٍ وَ عَمًى
تو بر راه بینایی و هدایت بودی و ایشان بر روشهای گمراهی و کوری، همچنان بر نفاق اصرار داشتند
فَمَا زَالُوا عَلَى النِّفَاقِ مُصِرِّينَ، وَ فِي الْغَيِّ مُتَرَدِّدِينَ، حَتَّى أَذَاقَهُمُ اللَّهُ وَبَالَ أَمْرِهِمْ
و در گمراهی سرگردان بودند تا خدا سنگینی کار ناپسندشان را به آنان چشاند
فَأَمَاتَ بِسَيْفِكَ مَنْ عَانَدَكَ فَشَقِيَ وَ هَوَى، وَ أَحْيَا بِحُجَّتِكَ مَنْ سَعِدَ فَهُدِيَ
و کسی را که با تو دشمنی کرد با شمشیرت به نابودی کشید، پس بدبخت و نگونسار شد و با حجّت تو زنده کرد کسی را که سعادت یافت و راهنمایی شد
صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ، غَادِيَةً وَ رَائِحَةً، وَ عَاكِفَةً وَ ذَاهِبَةً،
درود خدا بر تو باد بامداد و شامگاه، در حضر و در سفر،
فَمَا يُحِيطُ الْمَادِحُ وَصْفَكَ، وَ لا يُحْبِطُ الطَّاعِنُ فَضْلَكَ، أَنْتَ أَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبَادَةً، وَ أَخْلَصُهُمْ زَهَادَةً، وَ أَذَبُّهُمْ عَنِ الدِّينِ
بر وصفت مدحکنندهای احاطه نکند و عیبجویی برتریات را نابود ننماید، تو در عبادت بهترین خلقی و در پارسایی خالصترین آنانی و در دفاع از دین سرسختترین ایشان
أَقَمْتَ حُدُودَ اللَّهِ بِجُهْدِكَ، وَ فَلَلْتَ عَسَاكِرَ الْمَارِقِينَ بِسَيْفِكَ
با کوششت حدود خدا را بپا داشتی و با شمشیرت اردوهای خارج از دین را فراری دادی
تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُرُوبِ بِبَنَانِكَ، وَ تَهْتِكُ سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَيَانِكَ
با سرانگشتانت شعله جنگها را خاموش ساختی و با بیانت پردههای شبهه را دریدی
وَ تَكْشِفُ لَبْسَ الْبَاطِلِ عَنْ صَرِيحِ الْحَقِّ، لا تَأْخُذُكَ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ،
و آمیختگی باطل را از حق صاف و آشکار برطرف کردی، سرزنش هیچ سرزنشکنندهای تو را در راه خدا مانع نشد،
وَ فِي مَدْحِ اللَّهِ تَعَالَى لَكَ غِنًى عَنْ مَدْحِ الْمَادِحِينَ، وَ تَقْرِيظِ الْوَاصِفِينَ
مدح خدای تعالی تو را بینیاز کرد از مدح مدّاحان و ستایش وصفکنندگان؛
قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ
خدای تعالی فرمود: از مؤمنان مردانی هستند که به عهدی که با خداوند [برای ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان] بسته بودند وفا کردند
فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ، وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ، وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلا﴾
برخی از آنان [عهد خود را تا شهیدشدن] به انجام رساندند و بعضی [شهادت را] انتظار میبرند و به هیچوجه [عهدشان را] تغییر ندادهاند.
وَ لَمَّا رَأَيْتَ أَنْ قَتَلْتَ النَّاكِثِينَ، وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ
زمانی که دیدی پیمانشکنان و ستمکاران و بیرونرفتگان از دین را کشتی
وَ صَدَقَكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَعْدَهُ، فَأَوْفَيْتَ بِعَهْدِهِ
و رسول خدا (که درود خدا بر او و خاندانش باد) وعدهاش را به تو راست گفته بود و تو هم به عهدش وفا کردی
قُلْتَ: أَمَا آنَ أَنْ تُخْضَبَ هَذِهِ، مِنْ هَذِهِ أَمْ مَتَى يُبْعَثُ أَشْقَاهَا
گفتی: آیا وقت آن نرسیده که این محاسن به خون سر رنگین شود؟ یا چه زمان بدبختترین این ملّت برای این کار برانگیخته میشود
وَاثِقا بِأَنَّكَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكَ، وَ بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ
اطمینان داشتی به اینکه بر پایه برهانی از پروردگارت و بصیرت از کارت هستی
قَادِمٌ عَلَى اللَّهِ، مُسْتَبْشِرٌ بِبَيْعِكَ الَّذِي بَايَعْتَهُ بِهِ، وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛
وارد شونده بارگاه خدایی، شادان به معاملهای که انجام دادی و این است آن رستگاری بزرگ؛
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِيَائِكَ، وَ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ بِجَمِيعِ لَعَنَاتِكَ، وَ أَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِكَ
خدایا کشندگان پیامبرانت و جانشینان انبیایت را به همۀ لعنتهایت لعنت کن و آنان را ملازم حرارت آتشت گردان
وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِيَّكَ حَقَّهُ، وَ أَنْكَرَ عَهْدَهُ، وَ جَحَدَهُ بَعْدَ الْيَقِينِ، وَ الْإِقْرَارِ بِالْوِلايَةِ لَهُ يَوْمَ أَكْمَلْتَ لَهُ الدِّينَ
و لعنت کن کسی را که حقّ ولیات را غصب کرد و پیمانش را انکار نمود و او را پس از یقین و اقرار به ولایتش روزی که دین را برای او کامل کردی منکر شد
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ ظَلَمَهُ، وَ أَشْيَاعَهُمْ وَ أَنْصَارَهُمْ
خدایا قاتلان امیرمؤمنان و کسانی که به او ستم کردند و پیروان و یاران آنان را لعنت کن
اللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِي الْحُسَيْنِ وَ قَاتِلِيهِ، وَ الْمُتَابِعِينَ عَدُوَّهُ وَ نَاصِرِيهِ، وَ الرَّاضِينَ بِقَتْلِهِ وَ خَاذِلِيهِ لَعْنا وَبِيلا؛
خدایا ستمکنندگان بر حسین را لعنت کن و همچنین قاتلانش و پیرویکنندگان از دشمنش و یاوران دشمنش و راضیان به قتلش و دریغکنندگان از یاریاش, لعنتی شدید و سخت؛
اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ، وَ مَانِعِيهِمْ حُقُوقَهُمْ؛
خدایا لعنت کن اول ستمکاری که به خاندان محمّد ستم کرد و آنان را از حقوقشان بازداشت
اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ وَ غَاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ، وَ كُلَّ مُسْتَنٍّ بِمَا سَنَّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ
خدایا اوّل ستمکار و غاصب حق خاندان محمّد را به لعنت اختصاص ده و هر پیروی کننده از آنچه او شیوه و روش ساخت تا روز قیامت
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، خَاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَ عَلَى عَلِيٍّ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ، وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
خدایا درود فرست بر محمّد خاتم پیامبران و بر علی سرور اوصیا و خاندان پاکش
وَ اجْعَلْنَا بِهِمْ مُتَمَسِّكِينَ، وَ بِوِلايَتِهِمْ مِنَ الْفَائِزِينَ الْآمِنِينَ، الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ.
و ما را قرار ده از متمسّکین به آنان و از کامیابان به ولایتشان و ایمنانی که نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند.
نویسنده گوید: ما در کتاب «هدیّة الزّائرین» به سند این زیارت اشاره کردیم و اینکه این زیارت را هر روز از نزدیک و دور میشود خواند و این فایده بزرگی است که البته مشتاقان به عبادت و شائقان زیارت حضرت شاه ولایت آن را غنیمت خواهند شمرد.
