آداب زیارت امام حسین (علیه السلام) از نزدیک

آداب زیارت امام حسین (علیه السلام) از نزدیک: آدابى که شایسته است زائر در مسیر زیارت، رعایت کند به قرار زیر است (البتّه بعضى از این آداب در شرایط فعلى میسّر نیست، به آنچه ممکن است اکتفا کند): ١ـ بهتر است قبل از آن که از خانه خارج شود سه روز روزه بدارد و در روز سوم غسل کند و خانواده خود را جمع نماید و بگوید:

اَللّـٰهُمَّ اِنّى اَسْتَوْدِعُکَ الْیَوْمَ نَفْسى وَاَهْلى وَمٰالى وَوُلْدى، وَکُلَّ مَنْ کٰانَ مِنّى بِسَبیلٍ، اَلشّٰاهِدَ مِنْهُمْ وَالْغٰآئِبَ،

خدایا امروز خودم و خانواده و اموال و فرزندانم و هر که در راه با من است، حاضر و غایب آنان را به تو مى سپارم،

اَللّـٰهُمَّ احْفَظْنٰا بِحِفْظِ الْإیمٰانِ، وَاحْفَظْ عَلَیْنٰا،

خدایا ما را با حفظ ایمان محافظت فرما، و از ما دفاع کن،

اَللّـٰهُمَّ اجْعَلْنٰا فى حِرْزِکَ، وَلاٰ تَسْلُبْنٰا نِعْمَتَکَ،

خدایا ما را در پناهت قرار ده و نعمت هایت را از ما مگیر

وَلاٰ تُغَیِّرْ مٰا بِنٰا مِنْ نِعْمَةٍ وَعٰافِیَةٍ، وَزِدْنٰا مِنْ فَضْلِکَ، اِنّٰا اِلَیْکَ رٰاغِبُونَ.

و آنچه که از نعمت و سلامتى به ما ارزانى داشته اى دگرگون مکن و از فضل و احسانت بر ما بیفزا که ما به تو مشتاقیم.

۲ـ آنگاه با خضوع و خشوع از منزل خارج شود و «لاَ اِلهَ إِلاَّ الله» و «اللهُ اَکْبَر» و «اَلْحَمْدُ لِلهِ» بسیار بگوید، و صلوات بر محمّد و آل محمّد (صلوات الله علیهم) بفرستد و با آرامش و وقار به راه بیفتد و بداند هر زحمتى در این راه متحمّل شود، اجر و پاداش عظیم دارد. ۳ـ امام صادق (علیه السلام) فرمود: «در حالى به زیارت امام حسین (علیه السلام) برو که محزون و ژولیده و غبارآلود و گرسنه و تشنه باشى چرا که آن حضرت با چنین حالاتى به شهادت رسید، آنگاه حاجات خود را طلب کن و برگرد و کنار قبرش را وطن خود قرار مده»! ۴ـ توشه خویش را در این سفر، از غذاهاى لذیذ و شیرین قرار ندهد و از غذاهاى ساده استفاده کند چرا که از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود: «شنیده ام جماعتى به زیارت امام حسین (علیه السلام) مى روند در حالى که با خود سفره هایى از بزغاله هاى بریان و حلواها حمل مى کنند، با آن که اگر به زیارت قبر پدران یا دوستان خود مى رفتند چنین عمل نمى کردند».

۵ـ اگر ممکن است گاهى با پاى پیاده و با کمال تواضع و فروتنى براى زیارت حرکت کند، چرا که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «در ازاى هر گامى که برمى دارد هزار حسنه براى او نوشته مى شود». ۶ـ وقتى به شطّ فرات رسید غسل کند و با پاى پیاده و برهنه حرکت کند. آب فرات و فضیلت آن: شطّ فرات از کربلا و از نزدیکى نجف یعنى شهر «کوفه» که هم اکنون متّصل به «نجف» شده است مى گذرد. روایات زیادى در فضیلت آب فرات در کتب روایى ما از جمله «کامل الزیارات ابن قولویه»، وارد شده و ویژگى ها و برکاتى را براى آن برشمرده است; از جمله: الف) یکى از یاران امام باقر (علیه السلام) نقل مى کند که مردى از اهل کوفه بر آن حضرت وارد شد، حضرت فرمود: «آیا هر روز در آب فرات غسل مى کنى؟ گفت خیر، فرمود: هر هفته؟ گفت خیر، فرمود: هر ماه؟ گفت خیر، فرمود: هر سال؟ عرض کرد خیر، فرمود: به یقین که تو از خیر و برکت محرومى». ب) در روایتى امام صادق (علیه السلام) آیه (وَ آوَیْناهُما إِلىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ) (که درباره مریم و فرزندش حضرت عیسى (علیه السلام) وارد شده و ترجمه اش این است: «و ما عیسى و مادرش را در سرزمین مرتفعى که داراى امنیّت و آب جارى بود، جاى دادیم») را به نجف (که در نزدیکى کوفه است) و آب فرات تفسیر فرمودند. ج) در روایت دیگرى آن حضرت مى فرماید: «اگر من در نزدیکى فرات بودم صبح و شام کنارش مى رفتم و از آن بهره مى گرفتم». د) در روایت معتبر دیگرى نهر فرات از نهرهاى چهارگانه بهشتى معرّفى شده است. یادآورى: لزومى ندارد که مردم براى تبرّک به آب فرات در نهر غسل کنند بلکه استفاده از آب لوله کشى که از آب فرات برگرفته شده باشد نیز، همین برکات را خواهد داشت، ان شاء الله. ۷ـ به نیازمندان و واماندگان در راه کمک کند و تا حدّ ممکن در رفع مشکل آنها اهتمام ورزد و آنها را به منزل برساند; چرا که «شیخ کلینى» به سند معتبر از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که خطاب به جمعى که

در نزد او بودند فرمود: چرا شما ما را خوار و سبک مى انگارید؟! فردى از آن جمع عرض کرد: پناه مى بریم به خداوند از این که بخواهیم شما و یا چیزى را که مربوط به شماست سبک بشماریم. فرمود: آرى! تو خودت یکى از آنها هستى! عرض کرد: به خدا پناه مى برم! فرمود: آیا نزدیک «جحفه» که بودیم صداى استعانت فلان کس را نشنیدى که از تو درخواست کرده بود مرا به قدر یک میل (حدود ۵/١ کیلومتر) سوار کن که به خدا سوگند خسته شده ام و تو سرت را بالا گرفتى و با بى اعتنایى از او گذشتى؟! آنگاه فرمود: هر کس مؤمنى را خوار نماید ما را خوار نموده و احترام ما را ضایع کرده است. لازم به تذکّر است که این نکته اختصاص به زوّار امام حسین (علیه السلام) ندارد، بلکه نظیر قصّه اى که از على بن یقطین در آداب مطلق زیارات گذشت (و آن نیز مربوط به تکریم برادر دینى و پرهیز از بى حرمتى و بى اعتنایى نسبت به مؤمن بود) در هر سفر زیارتى باید مورد توجّه قرار گیرد. ۸ـ مصاحبت و معاشرت نیکو داشته باشد و با دوستان و رفقا سخن کم بگوید، بسیار یاد خدا کند و جامه هاى پاکیزه بپوشد، قبل از ورود به حرم، غسل کند و با خشوع و رقّت قلب بوده باشد و نماز بسیار بخواند و بر محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) بسیار صلوات بفرستد و از چیزهاى ناشایست، خویشتن را نگه دارد، و از حرام و چیزهاى شبهه ناک، کاملا بپرهیزد، و به برادران مؤمن پریشان حال، احسان کند و اگر کسى را دید که هزینه سفرش تمام شده از او دستگیرى کند و موجودى خود را میان خود و او، تقسیم کند و از جدال و نزاع و همه امورى که خدا از آن نهى کرده، دورى گزیند. همه این آداب را محمّد بن مسلم از امام صادق (علیه السلام) نقل مى کند. ۹ـ از ابوسعید مدائنى نقل شده که مى گوید: محضر امام صادق (علیه السلام) رسیدم و پرسیدم: آیا به زیارت قبر حسین بن على (علیه السلام) بروم؟ فرمود: آرى، برو به زیارت قبر امام حسین (علیه السلام)، نیک ترین نیکان، پاکیزه ترین پاکیزگان و نیکوکارترین نیکوکاران، و چون آن حضرت را زیارت کردى نزد آن حضرت دو رکعت نماز بجاى آور و در آن دو رکعت، سوره یس و الرحمن بخوان که اگر چنین کنى ثواب عظیمى براى تو خواهد بود. ١۰ـ نماز فریضه و نافله را نزد قبر آن حضرت بجا آورد که مقبول است; چرا که نماز واجبى که نزد آن حضرت خوانده مى شود برابر با حج، و نماز نافله برابر با عمره است. یادآورى: الف) ظاهر اخبار این است که نماز زیارت و یا غیر آن را، هم مى تواند در پشت سر قبر آن

حضرت بخواند و هم در بالاى سر، (البتّه اگر مى خواهد در بالاى سر بخواند مقدارى عقب تر بایستد تا محاذى قبر مقدّس نباشد). ب) دو رکعت نمازى که به عنوان نماز زیارت دربالاى سر خوانده مى شود بهتر است که در رکعت اوّل آن، حمد و سوره یس بخواند و در رکعت دوم، حمد و سوره الرحمن. ج) ابن قولویه از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که به شخصى فرمود: چه مانعى دارد که هرگاه حاجتى پیدا کردى نزد قبر امام حسین (علیه السلام) بروى و چهار رکعت نماز گزارى و حاجت خویش را از خدا طلب کنى; چرا که نماز فریضه نزد آن حضرت معادل با حج، و نماز نافله معادل با عمره است و از روایت امام باقر (علیه السلام) نیز به دست مى آید که هر کس دو رکعت یا چهار رکعت نماز، کنار قبرش بخواند و حاجتش را طلب کند، حاجتش برآورده خواهد شد و وقتى ابن ابى یعفور خدمت امام صادق (علیه السلام) عرض مى کند: اشتیاق زیارت تو باعث شد که من مشقّت هایى را متحمّل گردم تا به محضرت شرفیاب شوم، حضرت در جوابش فرمودند: از پروردگارت گلایه نکن! چرا نزد کسى که حقّش بر گردن تو از حقّ من بیشتر است نرفتى؟ ابن ابى یعفور مى گوید: این دو جمله حضرت خیلى بر من گران آمد و جمله دوم (چرا نزد کسى که حقّش بیشتر از حقّ من است نرفتى) از جمله اوّل (از پروردگارت گلایه نکن) گرانتر بود، لذا پرسیدم: آن چه کسى است که حقّش بر من از حقّ تو بیشتر است؟ فرمود: حسین بن على (علیهما السلام); چرا نزد امام حسین (علیه السلام) نرفتى و آن جا دعا نکردى و عرض حاجت ننمودى؟!». در روایات آمده است که خداوند در برابر شهادت، سه چیز به امام حسین (علیه السلام) ارزانى داشت: «جَعَلَ الإِمامَةَ فِی ذُرِیَّتِهِ، وَالشِّفاءَ فِی تُرْبَتِهِ، وَإِجابَةَ الدُّعاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ; امامت را در فرزندان او قرار داد و شفا را در تربتش و اجابت دعا را در کنار قبرش (در بعضى از روایات نیز آمده: «تَحْتَ قُبَّتِهِ; زیر قبّه اش»). حاج شیخ عباس قمى (ره) نوشته است از روایات به دست مى آید که اجابت دعا در زیر قبّه آن حضرت از امورى است که حق تعالى در عوض شهادتش به او عنایت فرموده است لذا زائر باید آن را غنیمت بشمرد و در تضرّع و انابه و دعا و عرض حاجات کوتاهى نکند و بهترین دعاها با عالى ترین مضامین را در این مکان مقدّس بخواند، و ما در این جا به چهار دعا اشاره مى کنیم: یک ـ دعایى که در پایان زیارت امین الله وارد شده و از مضامین بسیار بلند و جامعى

برخوردار است، که مى تواند همراه با خود این زیارت (که مطابق آنچه ضمن زیارات مطلقه امیرمؤمنان گذشت از معتبرترین زیارتهاست) امام حسین (علیه السلام) را نیز زیارت کند زیرا همچنان که گفته شد این زیارتى است که در همه مشاهد مشرّفه مى توان خواند. دو ـ دعاهایى که در اواخر این بخش بعد از زیارات جامعه آمده است . سه ـ دعاى عالیة المضامین که از جامع ترین دعاهاست و «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» بعد از زیارت جامعه ائمّة المؤمنین (سوّمین زیارت جامعه) آن را نقل کرده است و در تتمّه این بخش نیز خواهد آمد .

چهار ـ دعایى که در ضمن یکى از زیارات امام حسین (علیه السلام) نقل شده، به این صورت که دست هاى خود را به سوى آسمان بالا برده، مى گویى:

اَللّـٰهُمَّ قَدْ تَرىٰ مَکٰانى، وَتَسْمَعُ کَلاٰمى، وَتَرىٰ مَقٰامى وَتَضَرُّعى، وَمَلاٰذى بِقَبْرِ وَلِیِّکَ وحُجَّتِکَ، وَابْنِ نَبِیِّکَ،

خدایا جایگاهم را مى بینى و سخنم را مى شنوى و موقعیّت و گریه و زارى و پناهندگیم را به قبر ولىّ و حجّتت و فرزند پیامبرت مى بینى،

وَقَدْ عَلِمْتَ یٰا سَیِّدى حَوٰائِجى، وَلاٰ یَخْفى عَلَیْکَ حٰالى، وَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِابْنِ رَسُولِکَ وَحُجَّتِکَ وَاَمینِکَ،

اى آقا و سرورم حاجت هایم را مى دانى، و حالم بر تو پوشیده نیست و به واسطه فرزند پیامبر و حجّت و امنیت،

وَقَدْ اَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً بِهِ اِلَیْکَ وَاِلىٰ رَسُولِکَ، فَاجْعَلْنى بِهِ عِنْدَکَ وَجیهاً فِى الدُّنْیٰا وَالْاٰخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ،

به تو رو کرده ام و به واسطه او به تو و پیامبرت نزدیکى مى جویم پس به حقّ او مرا در دنیا و آخرت در نزد خودت آبرومند و از مقرّبان قرار ده،

وَاَعْطِنى بِزِیٰارَتى اَمَلى، وَهَبْ لى مُنٰاىَ، وَتَفَضَّلْ عَلَىَّ بِشَهْوَتى وَرَغْبَتى،

و به سبب زیارتم آرزویم را برآور و خواسته ام را عطا کن، خواسته و شوق و اشتیاقم را به من تفضّل کن

وَاقْضِ لى حَوٰآئِجى وَلاٰ تَرُدَّنى خٰآئِباً، وَلاٰ تَقْطَعْ رَجٰآئى، وَلاٰ تُخَیِّبْ دُعٰآئى،

و حاجت هایم را برآور و مرا ناامید باز مگردان و امیدم را قطع مکن، و دعایم را بى نتیجه قرار مده،

وَعَرِّفْنِى الْإِجٰابَةَ فى جَمیعِ مٰا دَعَوْتُکَ مِنْ اَمْرِ الدّینِ وَالدُّنْیٰا وَالْأٰخِرَةِ،

اجابت تمام آنچه که از امور دین و دنیا و آخرت از تو خواستم به من بنمایان،

وَاجْعَلْنى مِنْ عِبٰادِکَ الَّذینَ صَرَفْتَ عَنْهُمُ الْبَلاٰیٰا، وَالْأَمْرٰاضَ وَالْفِتَنَ وَالْأَعْرٰاضَ،

مرا از بندگانى که بلاها و بیمارى ها و فتنه ها و حوادث را از آنها بازگردانده اى، قرار ده،

مِنَ الَّذینَ تُحْییهِمْ فى عٰافِیَةٍ، وَتُمیتُهُمْ فى عٰافِیَة،

و از آنانى که در عافیت و سلامتى زنده داشته و میرانده اى

وَتُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ فى عٰافِیَة، وَتُجیرُهُمْ مِنَ النّٰارِ فى عٰافِیَة،

و در عافیت وارد بهشت نموده و در عافیت از آتش جهنّم پناه داده اى،

وَوَفِّقْ لى بِمَنٍّ مِنْکَ صَلاٰحَ مٰا اُؤَمِّلُ فى نَفْسى وَاَهْلى وَوُلْدى وَاِخْوٰانى وَمٰالى،

و به منّتى از ناحیه خودت خیر آنچه آرزو دارم در مورد خودم، خانواده، فرزندان، برادران و داراییم

وَجَمیعِ مٰا اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ یٰا اَرْحَمَ الرّٰاحِمینَ.

و تمام آن چه که به واسطه آن به من نعمت داده اى برایم مهیّا کن، اى مهـربانتـریـن مهــربـانـان.

١١ـ در داخل حرم بر آن حضرت صلوات بفرستد و بهتر است این صلوات را که مرحوم «علاّمه مجلسى» از «سیّد بن طاووس» نقل کرده، بخواند:

اَللّـٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَلِّ عَلى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و بر حسین مظلومِ شهید درود فرست،

قَتیلِ الْعَبَرٰاتِ، وَاَسیرِ الْکُرُبٰاتِ، صَلاٰةً نٰامِیَةً زٰاکِیَةً مُبٰارَکَةً، یَصْعَدُ اَوَّلُهٰا، وَلاٰ یَنْفَدُ آخِرُهٰا،

آن کشته اى که اشک فراوان بر او ریخته مى شود و در بند ناگوارى ها است درود فرست، درودى فراوان، پاکیزه و با برکت که صعود کننده و بى انتها باشد

اَفْضَلَ مٰا صَلَّیْتَ علىٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلاٰدِ الْأَنْبِیٰآءِ وَالْمُرْسَلینَ، یٰا رَبَّ الْعٰالِمینَ،

بهترین درودى که بر هر یک از فرزندان پیامبران و فرستادگانت فرستاده اى، اى پروردگار جهانیان،

اَللّـٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الْإِمٰامِ الشَّهیدِ الْمَقْتُولِ الْمَظْلُومِ الْمَخْذُولِ، وَالسَّیِّدِ الْقٰآئِدِ،

خدایا درود فرست بر پیشواى شهید و کشته شده (در راه خدا) و مظلوم و بى یاور، و آقا و رهبر،

اَلْعٰابِدِ الزّٰاهِدِ، اَلْوَصِىِّ الْخَلیفَةِ، اَلْإِمٰامِ الصِّدّیقِ، اَلطُّهْرِ الطّٰاهِرِ، اَلطَّیِّبِ الْمُبٰارَکِ،

و عابد پرهیزگار و وصىِّ جانشین، آن امام راست گفتار، پاک و پاکدامن و پاکیزه و با برکت،

وَالرَّضِىِّ الْمَرْضِىِّ، وَالتَّقِىِّ الْهٰادِى الْمَهْدِىِّ، اَلزّٰاهِدِ الذّٰائِدِ الْمُجٰاهِدِ الْعٰالِمِ،

و خشنود و پسندیده و پرهیزکار و راهنماى راه یافته، آن پرهیزگار پشتیبان و مجاهد دانا،

اِمٰامِ الْهُدىٰ، وَسِبْطِ الرَّسُولِ، وَقُرَّةِ عَیْنِ الْبَتُولِ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ،

و پیشواى هدایت، و نوه پیامبر و نور چشم حضرت زهرا ـ که سلام و درود خدا بر او و خاندان پاکش باد ـ

اَللّـٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ سَیِّدى وَمَوْلاٰىَ، کَمٰا عَمِلَ بِطٰاعَتِکَ، وَنَهىٰ عَنْ مَعْصِیَتِکَ، وَبٰالَغَ فى رِضْوٰانِکَ،

خدایا بر آقا و مولاى من درود فرست، آن گونه که اطاعتت کرده و از نافرمانیت نهى نمود، در راه خشنودیت کوشش کرده،

وَاَقْبَلَ عَلىٰ اِیمٰانِکَ غَیْرَ قٰابِلٍ فیکَ عُذْراً، سِرّاً وَعَلانِیَةً یَدْعُو الْعِبٰادَ اِلَیْکَ، وَیَدُلُّهُمْ عَلَیْکَ،

و بدون عذرى به تو ایمان آورد، در نهان و آشکار بندگان را به سوى تو فراخوانده و راهنمایى نمود

وَقٰامَ بَیْنَ یَدَیْکَ، یَهْدِمُ الْجَوْرَ بِالصَّوٰابِ، وَیُحْیِى السُّنَّةَ بِالْکِتٰابِ،

و در حضورت قیام کرده تا (کاخ) ظلم و جور را با درستى ویران سازد و راه و روش پیغمبر را با کتاب خدا زنده گردانید،

فَعٰاشَ فى رِضْوٰانِکَ مَکْدُوداً، وَمَضىٰ عَلىٰ طٰاعَتِکَ وَفى اَوْلِیٰآئِکَ مَکْدُوحٰاً،

پس در راه خشنودى تو با سختى و مشقّت زندگى کرد و بر بندگى تو و در راه اولیایت رنج کشید، از دنیا رفت،

وَقَضىٰ اِلَیْکَ مَفْقُودٰاً، لَمْ یَعْصِکَ فى لَیْلٍ وَلاٰ نَهٰارٍ، بَلْ جٰاهَدَ فیکَ الْمُنٰافِقینَ وَالْکُفّٰارَ،

در حالى که هیچ گاه نافرمانى تو را نکرد، بلکه در راه تو با منافقان و کفّار پیکار کرد،

اَللّـٰهُمَّ فَاجْزِهِ خَیْرَ جَزٰآءِ الصّٰادِقینَ الْأَبْرٰارِ، وَضٰاعِفْ عَلَیْهِمُ الْعَذٰابَ، وَلِقٰاتِلیهِ الْعِقٰابَ،

خدایا پس بهترین پاداش راستگویان و نیکوکاران را به او عطا فرما، و بر عذاب و عقاب دشمنان و قاتلانش بیفزا،

فَقَدْ قٰاتَلَ کَریماً، وَقُتِلَ مَظْلُوماً، وَمَضىٰ مَرْحُوماً،

که بزرگوارانه جنگید و مظلومانه کشته شد و در سایه رحمت خدا درگذشت،

یَقُولُ اَنَا ابْنُ رَسُولِ اللهِ مُحَمَّدٍ، وَابْنُ مَنْ زَکّىٰ وَعَبَدَ،

در حالى که مى فرمود: من فرزند فرستاده خدا، محمّد هستم و فرزند کسى که زکات داد و خدا را عبادت نمود،

فَقَتَلُوهُ بِالْعَمْدِ الْمُعْتَمَدِ، قَتَلُوهُ عَلَى الْإیمٰانِ، وَاَطٰاعُوا فى قَتْلِهِ الشَّیْطٰانَ، وَلَمْ یُرٰاقِبُوا فیهِ الرَّحْمٰنَ،

پس او را دانسته و به عمد کشتند، او را بر ایمان کشتند و در کشتن او از شیطان پیروى کردند. و در قتل او از خداوند رحمان نترسیدند،

اَللّـٰهُمَّ فَصَلِّ عَلىٰ سَیِّدى وَمَوْلاٰىَ، صَلاٰةً تَرْفَعُ بِهٰا ذِکْرَهُ، وَتُظْهِرُ بِهٰا اَمْرَهُ،

خدایا بر آقا و مولاى من درود فرست، درودى که به واسطه آن یادش را بالا برده و برنامه اش را آشکار نموده

وَتُعَجِّلُ بِهٰا نَصْرَهُ، وَاخْصُصْهُ بِاَفْضَلِ قِسَمِ الْفَضٰآئِلِ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ،

و در یاریش تعجیل کنى، و بهترین فضیلت ها را در روز قیامت مخصوص او گردان

وَزِدْهُ شَرَفاً فى اَعْلىٰ عِلِّیّینَ، وَبَلِّغْهُ اَعْلىٰ شَرَفِ الْمُکَرَّمینَ،

و بر شرافتش در بلندترین درجات بهشت بیفزا و او را به بلندترین مرتبه اهل کرامت برسان،

وَارْفَعْهُ مِنْ شَرَفِ رَحْمَتِکَ فى شَرَفِ الْمُقَرَّبینَ فىِ الرَّفیعِ الْأَعْلىٰ،

و او را از رحمت عظیمت در جایگاه رفیع مقرّبان تا بلندترین جایگاه بالا ببر،

وَبَلِّغْهُ الْوَسیلَةَ، وَالْمَنْزِلَةَ الْجَلیلَةَ، وَالْفَضْلَ وَالْفَضیلَةَ، وَالْکَرٰامَةَ الْجَزیلَةَ،

و او را به مقام وسیله [= شفاعت] و جایگاه با عظمت و فضل و فضیلت و بزرگوارى نیکو برسان،

اَللّـٰهُمَّ وَاجْزِهِ عَنّٰا اَفْضَلَ مٰا جٰازَیْتَ اِمٰاماً عَنْ رَعِیَّتِهِ،

خدایا بهترین پاداشى را که به یک پیشوا از جانب پیروانش مى دهى از جانب ما به او عطا فرما

وَصَلِّ عَلىٰ سَیِّدى ومَوْلاٰىَ، کُلَّمٰا ذُکِرَ وَکُلَّمٰا لَمْ یُذْکَرْ،

و بر آقا و مولایم درود فرست هر زمانى که یاد شود و یاد نشود،

یٰا سَیِّدى وَمَوْلاٰىَ، اَدْخِلْنى فى حِزْبِکَ وَزُمْرَتِکَ، وَاسْتَوْهِبْنى مِنْ رَبِّکَ وَرَبّى،

اى آقا و مولاى من، مرا در حزب و گروهت داخل کن و بخشش مرا از پروردگارمان بخواه،

فَاِنَّ لَکَ عِنْدَ اللهِ جٰاهاً وَقَدْراً وَمَنْزِلَةً رَفیعَةً، اِنْ سَئَلْتَ اُعْطیتَ، وَاِنْ شَفَعْتَ شُفِّعْتَ،

که براى تو در نزد او مقام و ارزش و جایگاهى بلند است، هر چه خواهى به تو مى دهد و اگر شفاعت کنى پذیرفته مى شود،

اَللهَ اللهَ فى عَبْدِکَ وَمَوْلاٰکَ، لاٰ تُخَلِّنى عِنْدَ الشَّدٰآئِدِ وَالْأَهْوٰالِ لِسُوءِ عَمَلى، وَقَبیحِ فِعْلى، وَعَظیمِ جُرْمى،

خدا را، خدا را در مورد بنده و دوستدارت یاد کن و مرا در سختى ها و گرفتارى ها به خاطر عمل بد و کار زشت و گناه بزرگم، رها مکن،

فَاِنَّکَ اَمَلى وَرَجٰآئى وَثِقَتى وَمُعْتَمَدى، وَوَسیلَتى اِلىَ اللهِ رَبّى وَرَبِّکَ،

پس همانا تو آرزو و امید و پناهگاه و تکیه گاه و وسیله (تقرّب) من به خدا هستى که پروردگار من و توست،

لَمْ یَتَوَسَّلِ الْمُتَوَسِّلُونَ اِلَى اللهِ بِوَسیلَةٍ هِىَ اَعْظَمُ حَقّاً، وَلاٰ اَوْجَبُ حُرْمَةً، وَلاٰ اَجَلُّ قَدْراً عِنْدَهُ مِنْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ،

متوسّلان به خدا به کسى که حقّش بزرگتر و احترامش واجب تر و ارزشش در نزد او بیشتر از شما اهل بیت باشد توسّل نجسته اند،

لاٰ خَلَّفَنِىَ اللهُ عَنْکُمْ بِذُنُوبى، وَجَمَعَنى وَاِیّٰاکُمْ فى جَنَّةِ عَدْنٍ الَّتى اَعَدَّهٰا لَکُمْ وَلِأَوْلِیٰآئِکُمْ،

خداوند به خاطر گناهانم مرا از شما جدا نکند، و مرا با شما در بهشتى که براى شما و دوستدارانتان مهیّا کرده گرد هم آورد

اِنَّهُ خَیْرُ الْغٰافِرینَ، وَاَرْحَمُ الرّٰاحِمینَ،

که او بهترین آمرزندگان و مهربان ترین مهربانان است،

اَللّـٰهُمَّ اَبْلِغْ سَیِّدى وَمَوْلاٰىَ تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاٰماً، وَارْدُدْ عَلَیْنٰا مِنْهُ السَّلاٰمَ، اِنَّکَ جَوٰادٌ کَریمٌ،

خدایا سلام و تحیّت فراوان مرا به آقا و مولایم برسان، و سلام او را نیز به ما بازگردان که تو بخشنده و بزرگوارى

وَصَلِّ عَلَیْهِ کُلَّمٰا ذُکِرَ السَّلاٰمُ وَکُلَّمٰا لَمْ یُذْکَرْ، یٰا رَبَّ الْعٰالَمینَ.

و هر زمانى که ذکر سلامى شود یا نشود بر او درود فرست اى پــروردگار جهـانیـان.

یادآورى: در پایان این بخش صلواتى بر معصومین (علیهم السلام) نقل خواهد شد که مشتمل بر صلواتى بر امام حسین (علیه السلام) نیز هست، علاقه مندان مى توانند آن را نیز قرائت کنند. ١۲ـ «ابن فهد» در «عدّة الداعى» از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: هر کس به درگاه خداى عزّوجل حاجتى دارد، بالاى سر امام حسین (علیه السلام) بایستد و بگوید:

یٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ تَشْهَدُ مَقٰامى، وَتَسْمَعُ کَلاٰمى،

اى اباعبدالله گواهى مى دهم که تو جایگاهم را مى بینى و سخنم را مى شنوى

وَاَنَّکَ حَىٌّ عِنْـدَ رَبِّـکَ تُـرْزَقُ، فَـاسْئَلْ رَبَّـکَ وَرَبّـى فى قَـضٰآءِ حَوٰآئِجى.

و همانا تو در نزد پروردگارت زنده اى و روزى داده مى شوى، پس برآمدن حاجاتم را از پروردگارمان بخواه.

به یقین حاجت او برآورده مى شود، ان شاءالله تعالى.

١۳ـ اگر مشکل و یا کار مهمّى دارد مى تواند زیر آن قبّه شریف استخاره و طلب خیر کند; به این نحو که در قسمت بالاى سر امام حسین (علیه السلام) بایستد، صد مرتبه طلب خیر کند و «اَلْحَمْدُ لِلّه» و «لا اِلهَ اِلاَّ الله» و «سُبْحانَ الله» بگوید و خدا را به بزرگى یاد کند و حمد و ثناى او - آن گونه که سزاوار اوست - بجا آورد که اگر چنین کند مطابق روایت «قرب الاسناد حمیرى» که به سند صحیح نقل شده، آنچه خیر اوست به او داده مى شود و طلب خیر - مطابق روایات دیگر - به این نحو است که صد مرتبه بگوید: «اَسْتَخیرُ اللهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فى عافِیَة». ١۴ـ در روایتى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که به یکى از یارانش فرمود: «به من خبر رسیده که گروهى در نیمه ماه شعبان از اطراف کوفه و غیر آن، نزد قبر امام حسین (علیه السلام) مى آیند و نوحه گرى مى کنند; عدّه اى مصیبت مى خوانند و عدّه اى دیگر اشک مى ریزند و گروهى مرثیه مى خوانند؟» عرض کرد: آرى

فدایت شوم من خودم شاهد بعضى از آنچه مى فرمایید بودم. فرمود: «سپاس خداوندى را که در میان مردم کسانى را قرار داد که نزد ما مى آیند و ما را مدح مى کنند و براى ما مرثیه مى خوانند، و دشمن ما را از کسانى قرار داد که بر آنها طعنه مى زنند و آنها را تهدید کرده، کارهایشان را زشت مى شمرند». در صدر همین روایت آمده: امام حسین (علیه السلام) کسى است که آن کس که به زیارتش مى رود برایش مى گرید و کسى که توفیق زیارتش را نیابد بر او محزون مى شود، و کسى که بر قبر پسرش در پایین پاى او، نظر مى افکند قلبش به ترحّم مى آید، خصوصاً وقتى ملاحظه مى کند که در بیابان، غریبانه و بدون دوست و خویشان و نزدیکان افتاده، حقّش را غصب کردند و جمعى از مرتدّین و برگشتگان از دین، دست به دست هم دادند و او را شهید کردند; حتّى او را دفن نکرده در بیابان رهایشان ساختند و از آب فراتى که حتّى حیوانات از آن مى نوشند، منعش کردند و از این طریق، حقّ رسول الله (صلى الله علیه وآله) و وصیّتى را که آن حضرت در حقّ او و اهل بیتش کرده بود، ضایع نمودند... ١۵ـ «علاّمه مجلسى» به نقل از «سیّدبن طاووس» مى گوید: مستحب است کسى که از زیارت آن حضرت فارغ شد و مى خواهد از حرم مطهر بیرون رود، ضریح را ببوسد (اگر ممکن است) و بگوید:

اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا مَوْلاٰىَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا حُجَّةَ اللهِ،

سلام بر تو اى مولاى من، سلام بر تو اى حجّت خدا،

اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا صَفْوَةَ اللهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا خٰالِصَةَ اللهِ،

سلام بر تو اى برگزیده خدا، سلام بر تو اى (بنده) پاکدل و خالص خدا،

اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا قَتیلَ الظَّمٰآءِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا غَریبَ الْغُرَبٰآءِ،

سلام بر تو اى کشته عطشان، سلام بر تو اى غریب تر از هر غریب،

اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ سَلاٰمَ مُوَدِّعٍ لاٰ سَئِمٍ وَلاٰ قٰالٍ،

سلام بر تو سلام وداع کننده اى که خسته و دلتنگ نمى شود،

فَاِنْ اَمْضِ فَلاٰ عَنْ مَلاٰلَةٍ، وَاِنْ اُقِمْ فَلاٰ عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمٰا وَعَدَ اللهُ الصّٰابِرینَ،

پس اگر بروم از روى ناراحتى نیست و اگر بمانم به خاطر بدگمانى به وعده خداوند به بردباران نیست،

لاٰ جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیٰارَتِکَ، وَرَزَقَنِىَ اللهُ الْعَوْدَ اِلىٰ مَشْهَدِکَ، وَالْمَقٰامَ بِفِنٰآئِکَ، وَالْقِیٰامَ فى حَرَمِکَ،

خداوند این زیارت را آخرین زیارت من قرار ندهد و بازگشت دوباره به زیارتگاهت و اقامت در درگاه و حرمت را روزى من گرداند،

وَاِیّٰاهُ اَسْئَلُ اَنْ یُسْعِدَنى بِکُمْ، وَیَجْعَلَنى مَعَکُمْ فى الدُّنْیٰا وَالْأٰخِرَةِ.

و از او مى خواهم که مرا به واسطه شما سعادتمند گرداند، و مرا در دنیا و آخرت با شما قرار دهد.

و این در واقع، زیارت وداع آن حضرت به حساب مى آید.